ملائکه از کجا میدانستند؟
وقتی خداوند انسان را خلق نمود، فرشتگان به او اعتراض کردند که انسان در زمین فساد و خون_ریزی میکند.
ملائکه از کجا میدانستند؟
نکته اول
عده ای معتقدند که پیش از خلقت آدم موجوداتی بر روی زمین زندگی میکردند، لذا ملائکه آنها را دیده بودند و چون مطلع بودند اعتراض کردند.
نکته دوم
هنگامی که خداوند به فرشتگان فرمود می خواهم در زمین جانشین قرار دهم. “آنها به عنوان سؤال براى درک حقیقت و نه به عنوان اعتراض” عرض کردند آیا در زمین کسى را قرار میدهى که فساد کند و خون ها بریزد؟
نکته سوم
عده ای تصور میکنند فرشتگان این مطلب را از سخن خداوند فهمیدند آنجا که گفت: من در روى زمین خلیفهاى قرار خواهم داد.
Ο فرشتگان فهمیدند که حاکمیت در زمین آنهم با امکانات محدودى که دارد مزاحمت هایى در میان نسل آدم به وجود می آورد و این مزاحمت ها به درگیریها و در نهایت به فساد و خونریزى تبدیل میگردد. در واقع به خاطر پیش بینى صحیحى که از انسان خاکى و مادّى و تزاحمهاى طبیعى آنها داشتند، خونریزى و فساد انسان را پیش بینى میکردند به عبارت دیگر ملائکه خودشان این مطلب را از کلمه” فِی الْأَرْضِ” (در روى زمین) دریافته بودند، زیرا می دانستند انسان از خاک آفریده مىشود و ماده به خاطر محدودیتى که دارد طبعا مرکز نزاع و تزاحم است، چه این که جهان محدود مادى، طبع زیاده طلب انسان ها را نمىتواند اشباع کند، حتى اگر همه دنیا را به یک فرد بدهند باز ممکن است سیر نشود، این وضع مخصوصا در صورتى که توأم با احساس مسئولیت کافى نباشد سبب فساد و خونریزى می شود .
?علامه طباطیایی در این زمینه می گوید: چون می دانسته اند که موجود زمینى به خاطر این که مادى است، باید مرکب از قوایى غضبى و شهوى باشد، و چون زمین محل تزاحم و محدود الجهات است، و مزاحمات در آن بسیار می شود، مرکباتش در معرض انحلال، و انتظامهایش و اصلاحاتش در مظنه فساد و بطلان واقع می شود، حتما زندگى در آن جز به صورت زندگى نوعى و اجتماعى فراهم نمی شود، و بقاء در آن به حد کمال نمىرسد، جز با زندگى دسته جمعى، و معلوم است که این نحوه زندگى بالآخره به فساد و خونریزى منجر می شود.
?تفسیر نمونه، ج 1، ص 173-175
المیزان، ج 1، ص 177
آستانه تحملِ در برابر مخالفین
استاد پناهیان:
آدم شدن ما در تحملِ جمع است! «عَلَیٰ اجتِمَاع مِنَ القُلُوب» که حضرت فرمود، یعنی تجمع ما باید قلبی باشد. نه اینکه در تشکیلات، از همدیگر نفرت پیدا کنیم! چرا در یک کار جمعی از کوره در برویم، و جمع را به هم بزنیم؟ چرا تحمل ما در برابر رفیقمان کم است؟ تحملت را بالا ببر و بگذار این جمع درست بماند و تو در این جمع رشد کنی.
دانشگاه امام صادق(ع) - ۹۵/۳/۲
عاقبتِ جای خدا نشستن
حضرت محمد(ص):
روزی مردی گفت: «به خدا قسم که خداوند “فلانی” را نمی آمرزد!»
آنگاه خداوند عزّ و جلّ فرمود:
«چه کسی بر من حتم کرد که فلانی را نمی آمرزم؟! من “فلانی” را بخشیدم و در عوض، عمل صالح آن شخص را باطل کردم، چون گفت: خداوند فلانی را نمی بخشد.»
میزان الحکمه - جلد ۲ - صفحه ۴۶۰
چقدر شبیه اهل بیت هستیم
امام رضا(ع):
شما را توصیه میکنم به صبوری،
و در طلب روزی حلال بودن،
و صله ارحام و پیوند با اقوام
و پرهیز کنید از دشمنی با مردم.
همانا ما اهل بيت به هر كسی که با ما قطع رابطه کند، مىپيونديم و به كسى كه به ما بدى كند، نيكى مىكنيم.
به خدا سوگند، فرجام نيك را، در اين مىبينيم.
الكافي، ج ۲ ، ص ۴۸۸
فلسفه زیارت قبور اهل بیت
برَيْد عِجلى مىگويد:
«در محضر امام باقر عليه السلام بودم. مسافرى از خراسان كه آن راه دور را پياده طى كرده بود به حضور امام شرفياب شد.
پاهايش را كه از كفش درآورد شكافته شده و ترك برداشته بود. گفت: به خدا سوگند من را نياورد از آنجا كه آمدم مگر دوستى شما اهل البيت. امام فرمود: به خدا قسم اگر سنگى ما را دوست بدارد، خداوند آن را با ما محشور كند و قرين گرداند «وَ هَلِ الدّينُ الَّا الْحُبُّ» آيا دين چيزى غير از دوستى است؟»
از اينجا مىتوان به فلسفه زيارات قبور اوليا پى برد. فلسفه اينها زنده نگه داشتن خاطرات محبت معنوى است. اگر كسى به اين فلسفه توجه داشته باشد خيلى بهره مىبرد و استمداد مىكند و حتماً عشق و معنى به او مدد خواهد كرد، ولى بعضى مردم شايد سرد و بىروح براى لمس قبر و كفاره گناهان مىروند.
استاد شهید مطهری، جاذبه و دافعه علی (ع)، ص ۵۹
زن قهرمان است
حضرت زینب(س) خطاب به یزید: تو حقیرتر و کوچکتر از این هستی که من تو را مخاطب خودم قرار بدهم
اگر برای زن جَبن (ترس) به معنای یک خوی و خلق اخلاقی، خوب بود، حضرت زینب(س) میبایست از همه زنهای دیگر ترسوتر و بیشخصیتتر باشد و به اصطلاح معروف سرش از لاک خودش بیرون نیاید. مگر دم دروازه کوفه کسی زینب را مجبور کرده بود که بیاید سخنرانی بکند؟ مگر سخنرانی قابل اجبار است؟! یا در مجلس ابن زیاد مگر کسی زینب را مجبور کرده بود که آنچنان در مقابل ابن زیاد بایستد و حتی به او ناسزا بگوید که واقعاً خطر کشته شدن خودش و کسانش وجود داشت؟!
و بالاتر از این، در مجلس یزید است با آن طنطنه و دبدبه که خیلی با مجلس ابن زیاد فرق میکرد، چون اولا ابن زیاد حاکم بود و یزید خلیفه، و ثانیاً ابن زیاد در کوفه بود و یزید در شام، و شام به اعتبار اینکه مجاور با بیزانس (قسطنطنیه آن وقت) بود شکوه خاصی داشت. ولی این زن اصلا اینها را به چیزی نمیگیرد، به یزید میگوید: تو حقیرتر و کوچکتر از این هستی که من تو را مخاطب خودم قرار بدهم، تو ارزش اینکه من تو را مخاطب خودم قرار بدهم نیز نداری.
آیا یک زن ترسو میتواند این کار را بکند؟ نه. در آنجا حداکثر این بود که جان زینب در خطر بود؛ در خطر باشد. از دادن جان که نمیترسید. عزت و شرفش در خطر نبود، برعکس بر عزت و شرفش با این شجاعت افزوده میشد.
?تعلیم و تربیت در اسلام،شهید مطهری، ص۱۲۴-۱۲۳
تعبیر "سیدة نساء العالمین" برای حضرت زهرا (س) یا حضرت مریم(س)
در قرآن تعبیر “سیدة نساء العالمین” برای حضرت مریم (س) ذکر شده است، آیا به کارگیری آن توسط شیعیان برای حضرت زهرا (س) اشکال ندارد؟
تعبیر “سیدة نساء العالمین” مستقیماً در قرآن نیامده است. این تعبیر برگرفته از آیه 43 سوره آل عمران است. خداوند خطاب به حضرت مریم (ع) می فرماید: “و اصطفاک علی نساء العالمین"؛ خداوند تو را از بین زنان عالم برگزید.
مراد از این آیه این است که خداوند حضرت مریم (ع) را از بین زنان عصرشان برگزید، اما بنابر آنچه از پیشوایان دین رسیده است، حضرت زهرا (ع) سرور همه زنان جهان در تمام دورانهاست.
مفضل می گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: که مرا از سخن پیغمبر خدا (ص) در باره حضرت فاطمه «قطعا او بزرگ زنان جهانیان است» آگاه فرما، آیا او بزرگ ترین بانوان زمان خویش است؟ فرمود: این مقام براى حضرت مریم است که بزرگ زنان زمانه خویش بود، اما حضرت فاطمه (ع) سرور و پیشواى بانوان سراسر جهان هستى از آغاز تاپایان است.(معانی الأخبار، ص 107)
مدیریت بحران تکراری در پس تکرار
در مدیریت بحثی داریم با عنوان مدیریت بحران
بحران ها به دو دسته تقسیممیشوند.
اول: بحرانهای قابل پیش بینی مثل سیل
دوم: بحران ها غیرقابل پیش بینی مثل زلزله
مدیران و جامعه باید برای هر دو نوع بحران آماده باشند، اما در کشور ما عموما بحرانهای قابل پیش بینی هم توسط مدیران درست مدیریت نمی شود و خودشان بهبحران تبدیل میشوند.
مثلا استان گیلان قرنهاست که استان پر باران ایران است.
پاییز سومین فصل سال است.
باران پاییزی در گیلان زیاد است.
باران شدید در گیلان معابر را مسدود میکند.
باران کسب و کار و رفت و آمد مردم را تحت تاثیر قرار میدهد.
این جملات بالا را مدیران نمیدانند؟
آیا مدیریت این مساله در ماههای گرم و بی باران سال کار غیرقابل پیش بینی است؟
یعنی مدیران ما نمیدانند که در پاییز گیلان هرساله مردم دچار مشکل میشوند؟
مدیر باید قبل از وقوع بحران، مساله را مدیریت کند نه اینکه پس از رخ دادن آن قهرمانانه وارد گود شود.
مثل همین ماجرای اخیر تحریمها، دشمن از ماهها پیش اعلام کرده بود که از این تاریخ اقدامات خود را شروع خواهد کرد اما در اینجا هم مسولین ما غافلگیر شدند.
افراد ناآگاه بزرگترین خطر جامعه
اين يك خطر بزرگ است براى يك اجتماع كه افرادش ناآگاه باشند. دشمن اگر زيرك باشد خودِ اينها را ابزار عليه خودشان قرار مىدهد: يك داستان جعل مىكند، بعد اين داستان را به زبان خود اينها مىاندازد تا خودشان قصه و حرف و سخنى را كه دشمنشان عليه خودشان جعل كرده بازگو كنند.
اين علتش ناآگاهى است و نبايد مردمى اينقدر ناآگاه باشند كه حرفى را كه دشمن ساخته، ندانسته بازگو كنند؛ اين يكى مىگويد چنين حرفى را شنيدهام، ديگرى مىگويد من هم شنيدهام، و همين طور…
اينها نمىدانند حرفى كه دشمن جعل مىكند وظيفه شما اين است كه همان جا زير پايتان دفنش كنيد. اصلًا دشمن مىخواهد اين حرف بين مردم پخش بشود. شما بايد دفنش كنيد و به يك نفر هم نگوييد، تا به اين وسيله با توطئه سكوتْ نقشه دشمن را نقش بر آب كنيد.
اسلام چه مىگويد؟ مىگويد هر وقت چنين چيزى شنيدى ابداً به زبان نياور.
اگر دغدغه دارى، خودت برو تحقيق كن. تو كه حوصله تحقيق كردن ندارى ديگر چرا بازگو مىكنى؟! حق تحقيق دارى، برو تحقيق كن اما حق بازگو كردن ندارى.
آشنایی با قران ج 4 ص 35
روش کتابت «إن شاء الله»
پرسش:
1)آیا نوشتن «إن شاء الله» به این صورت «إنشاء الله» گناه و کفر است؟
2)روش نوشتن آن به صورت صحیح چطور است ؟
پاسخ:
در قرآن در شش محل إن شاء الله آمده است که به اینصورت که مشاهده می کنید نوشته شده است.
◀️وإِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ (70) [البقرة : 70]
◀️وقَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ (99) [يوسف : 99]
◀️قالَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا [الكهف : 69]
◀️ستَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ [القصص : 27]
◀️ستَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ [الصافات : 102]
◀️لتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ [الفتح : 27].
معلوم شد که روش نوشتن آن به صورت صحیح همین است. و اگر چنانچه کلمات سرهم نوشته شوند؛ یعنی «إنشاء الله» نوشته شود، بازهم از نظر معنی هیچ مشکلی ندارد. آنچه بعضی می گویند که «إنشاءَ اللهُ» اگراینطور نوشته شود؛ یعنی ما خدا را آفریدیم یا به معنی آفریدن خدا است، اشتباه می باشد، گرچه إنشاء به معنی آفریدن و به وجود آوردن است، لیکن «إنشاءَ اللهُ» با فتحه همزه و ضمه هاء هرگز چنین معنی را نمی دهد، اگر گفته شود «إنشاءُ اللهِ» با ضمه همزه و کسره هاء آنوقت به معنی آفریدن خدا است، و مسلم است که هیچکس اینطور تلفظ نمی کند واین معنی را مراد نمی گیرد و چنین منظوری ندارد، که مرتکب گناه و کفر باشد.
می بینیم که محدثین و شارحان حدیث و علمای مشهور در تصانیف خود آن را به این صورت هم نوشته اند به حواله های زیر توجه کنید.
کتب حدیث:
◀️إنشاء الله (مصنف ابن أبي شيبة - (1 / 10).
◀️انشاء الله (السنن الكبرى للبيهقي - (1 / 5) در هشت محل آمده است.
◀️إنشاء الله (صحيح ابن حبان - (30 / 420).
◀️إنشاء الله (الموطأ - رواية محمد بن الحسن - (2 / 356).
◀️إنشاء الله (الموطأ - رواية يحيى الليثي - (2 / 741).
?شروح حدیث:
◀️إنشاء الله تعالى. (فتح الباري لابن رجب - (3 / 5).
◀️إنشاء الله (تيسير العلام شرح عمدة الحكام- للبسام - (1 / 343).
◀️إنشاء الله (شرح رياض الصالحين للعلامة العثيمين - (1 / 427).
◀️إنشاء الله (مشكاة المصابيح مع شرحه مرعاة المفاتيح - (2 / 202) در سیزده محل آمده است.
◀️إنشاء الله (شرح بلوغ المرام للشيخ عطية محمد سالم - (102 / 6).
?کتب شیخ الاسلام ابن تیمیه:
◀️إنشاء الله (الجواب الصحيح - (3 / 498).
◀️إنشاء الله (الصارم المسلول - (1 / 173).
◀️إنشاء الله (الفتاوى الكبرى - (3 / 42) در سه محل آمده است.
◀️إنشاء الله (بيان تلبيس الجهمية - (1 / 22) در سه محل آمده است.
◀️إنشاء الله (مجموع الفتاوى - (1 / 103) در پنج محل آمده است.
◀️إنشاء الله (منهاج السنة النبوية - (7 / 231) در دو محل آمده است.
✳️ نتیجه
پس «إنشاءُ اللهِ» با ضمه همزه و کسره هاء آنوقت به معنی آفریدن خدا است، و مسلم است که هیچکس اینطور تلفظ نمی کند
مؤمن دل بخواهی نداریم !
کسی که اهل جهاد با نفس نیست نمی تواند ادعای ولایت مداری کند. باید با “نفس” خود که دشمن اصلی امام مان است، جهاد کنیم. مؤمنان واقعی تنها کسانی هستند که بر اساس خواهش های نفسانی عمل نکنند؛ مؤمن دل بخواهی نداریم.
سید منصور موسوی
ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواري است به نام اعتماد
زنی زیبا که صاحب فرزند نمیشد پیش پیامبر میرود و میگوید از خدا فرزندی صالح برایم بخواه. پیامبر وقتی دعا میکند و وحی میرسد او را بدون فرزند خلق کردم.
زن میگوید خدا رحیم است و میرود. سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید که بدون فرزند است. زن این بار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود. سال سوم پیامبر زن را با کودکی در آغوش می بیند. با تعجب از خدا میپرسد: بارالها، چگونه کودکی دارد او که بدون فرزندخلق شده بود!!!؟
وحی میرسد: هر بار گفتم فرزندی نخواهدداشت، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت. با دعا سرنوشت تغییر میکند…
از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود…
?ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواري است به نام اعتماد.
پس اگر دوست داري به آرزويت برسي با تمام وجود به او اعتماد کن.
هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست! زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد. اي کاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا… رحمت خدا ممکن است کمی تاخیر داشته باشد اما حتمی است.
وقتی آدمها درست بشن دنیا هم درست میشه...!
پدر داشت روزنامه می خواند
پسر که حوصله اش سر رفته بود
پیش پدرش رفت و گفت :
پدر بیا بازی کنیم
پدر که بی حوصله بود چند تکه از روزنامه که عکس نقشه دنیا بود
تکه تکه کرد و به پسرش دادو گفت
برو درستش کن
پسر هم رفت و بعد از مدتی
عکس را به پدرش داد
پدر دید پسرش نقشه جهان رو کاملاً درست جمع کرده از او پرسید که نقشه جهان رو از کجا یاد گرفتی؟
پسر گفت :
من عکس اون آدم پشت صفحه
رو درست کردم
وقتی آدمها درست بشن
دنیا هم درست میشه…!
⁉️تفاوت ایشاالله ، انشاالله و ان شاءالله درکجاست؟
متن شبهه:
?ایشاالله: یعنی خدا را به خاک سپردیم (نعوذبالله، استغفرالله)
?انشاالله: یعنی ما خدا را ایجاد کردیم (نعوذبالله، استغفرالله)
?ان شاءالله: یعنی اگر خداوند مقدر فرمود (به خواست خدا)
•┈┈••✾····•???•····✾••┈┈•
پاسخ
1. عبارت “ایشاالله” در عربی معنایی ندارد و ترجمه به خاک سپردن صحیح نیست!
2. تلفظ اشتباه بعضی الفاظ موجب تغییر معنا می شود، اما مثال مقایسه “ان شاء الله” و “انشاء الله” صحیح نیست!
3. در گفتار، أنشأ باید به فتح همزه اول و ضم همزه آخر تلفظ شود تا معنای «ایجاد کردم» بدهد! ضمن اینکه در فعل أنشأ یک همزه در آخر کلمه وجود دارد که از نظرمعنا، تلفظ و نوشتار با کلمه إنشاء الله متفاوت است.
4. حتی اگر انشاء را مصدر فرض کنیم، به ترجمه مبهم “ایجاد خدا یا حق کردن خدا” می رسیم که عبارتی ناقص است و در هر حال معنای ادعا شده دریافت نمی شود.
5. هر دو صورت متصل “إنشاء الله” و منفصل “إن شاء الله"، به یک شکل تلفظ می شود و تغییری در معنا ایجاد نمی شود.
پولداری و گدایی ...
استادی میگفت :
پولداری ؛
منش است و ربطی به میزان دارایی ندارد..
گدایی ؛
صفت است ربطی به بی پولی ندارد..
دانایی ؛
فهم و شعور است و ربطی به مدرک تحصیلی ندارد
چگونه بودندکه توفیق شهادت یافتند؟ این قسمت پوشش زیر آوار
یک بار زمان جنگ رفتم خانهشان؛ درست همان زمانی که بمبارانهای هوایی، امانِ مردم را بریده بود. اواخر شب، وقتی میخواستیم بخوابیم، گلدسته را با پوشش و حجاب کامل دیدم! با تعجب پرسیدم: «دخترم کاری پیش اومده؟ جایی میخوای بری؟!»
گفت: «نه. پدر جان! اینجا هر لحظه ممکنه بمباران هوایی بشه، ممکنه فردا صبح زنده نباشیم و به همین خاطر باید آمادگی کامل داشته باشیم تا وقتی بدن ما رو از زیر آوار در میارن، حجابمون کامل باشه».
شهیده گلدسته محمدیان
برای همسرت ، مادری نکن !!
اشتباه نکن عزیزم !
شما همسر او هستی نه مادرش!!
“لباست کمه؛ سرما می خوری ها”
“حتما ناهارت رو بخوری ها”
“مواظب باش خواب نمونی”
“کلید رو حتما ببری؛ پشت در میمونیا”
“تاریخ چک مال امروزه؛ یادت باشه”
و ….
درست مثل حرفهای مامانا میمونن!!
صبوری کردن،
زیاد حرف نزدن،
دخالتهای بیجا تو کارای شخصی نکردن تو روابط همسرانه واجبه. مادری کردن های خودت رو بنویس و سعی کن ترکشون کنی.
به جای همسرت فکر نکن!
به جای همسرت نگران نباش!
به جای همسرت حرص نخور!
اینجور لطفهای بی جا و مکرر، از او یه آدم حواس پرت و متوقع درست میکنه!که بعدها حتی نمیتونه جورابشو پیدا کنه!
شما همسر شوهرتون هستید باید باظرافتها و سیاستهای زنانه باید براش همسری کنید و مرد ضعیف و ناکارآمد عملا دیگه مرد نیست.بچه ای می شه که فقط باید بهش سرویس داد.
ولی یه مرد که فرمانروای قلب همسرشه همواره سعی می کنه قوی تر و بدون اشتباه تر پیش بره و همواره پشت و پناه همسر و بچه هاش باشه."انتخاب با خودته بانو !”
چگونه بودندکه توفیق شهادت یافتند؟ این قسمت عاشق و معشوق
چهلبار براش سانحه پیش اومد و بیش از سیصد بار هم به بالگردش گلوله خورد؛ ولی بازهم سرسختانه میجنگید، این چیزا اصلاً براش مهم نبود.
همیشه میگفت: “موقع پرواز، حالِ یه عاشق رو دارم که انگار داره به سمت معشوقش میرِه.”
با این روحیه بود که بیشترین ساعت پرواز جنگی با بالگرد رو توی جهان به اسم خودش ثبت کرد!
میگفت: “هر لحظه از پرواز فکر میکنم دارم به آرزوم میرسم و به معشوق خودم نزدیکتر میشم؛ ولی وقتی برمیگردم، با اینکه مأموریتم موفقیتآمیز بوده باز غمگینم؛
چون فکر میکنم هنوز اونقدر خالص نشدم که مورد قبول دعوت خدا قرار بگیرم.”
شهید علی اکبر شیرودی
این را در خانواده باب کنید
رسم دست بوسی پدرومادرها رادرخانواده ها باب کنید.
نوه ها ببینند که پدرومادرش دست والدینش را می بوسد این از نظر تربیتی اثر ویژه ای دارد
[استادعباسی]
چگونه بودندکه توفیق شهادت یافتند؟ این قسمت نجوای شبانه
از خواب پریدم کسی داشت بلند بلند گریه می کرد! …
رفتم توی راهرو حدس می زدم عبدالحسین بیدار است و دارد دعایی می خواند وقتی فهمیدم خواب است،
اولش ترسیدم بعد که دقت کردم دیدم دارد با حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیه) حرف می زند.
حرف نمی زد ناله می کرد و درد و دل اسم دوستان شهیدش را می برد مثل مادری که جوانش مرده باشد به سینه می زد و تو های و هوی گریه می نالید: اونا همه رفتن مادر جان پس کی نوبت من می شه؟ آخه من باید چه کار کنم؟…
شهید عبدالحسین برونسی