کلام نور : ویژه میلاد امام حسن مجتبی (ع)
الامام الحسن عليه السلام أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا
امام حسن عليه السلام هر گاه مستحب به واجب زيان برساند، آن را ترك كن
منبع: الحياة با ترجمه احمد آرام،جلد ۱ صفحه ۵۵۳
توضیح مانند برخی که
* صدقه مستحبی می دهند , خمس و زکات نمی دهند
* کربلا و سوریه می روند , حج واجب را ترک می کنند
* شب ها تا سحر سینه می زند, نماز صبح نمی خواند
* سالها نماز صبح قضا دارد و نمی خواند , قضاي نماز غفيله مي خواند
امام در اين روايت مي فرمايند به اصل بپردازيد نه به فرع ؛ در اينجا بد نيست نگاهى به وضع جهان در اين روزها بيفكنيم تا ببينيم اين كشورهاي غربي به ظاهر متمدن ، چگونه با پرداخت به فرعيات به سمت سقوط مي روند و آيا راه نجاتى جز پناه بردن به اصل يعني راه خدا و رسول داريم؟
* امروزه بازيها جدّى گرفته شده و جدّيها بازى
* ابزار تأمين پيشرفت كرده ولى امنيت عقب رفته است.
* تجمّلات اصل و معنويات فرع
* درآمدها بالاتر رفته، اخلاقيات پايين.
* آسايش بيشتر، لبخند كمتر.
* علم رشد كرده ولى عاطفه تنزل.
* تحصيلات بالاتر، احساسات كمتر
* خانه ها بزرگتر، خانواده ها كوچكتر.
* در راهِ رفتن به كره ماه هستيم،اما از رفتن به خانه همسايه غافليم.
* بر كميت افزوده ايم، از كيفيت كاسته شده.
شعر میلاد امام حسن مجتبی (ع)
کریم های دو عالم به نام زاده شدند
زبانزد همه ی خاص و عام زاده شدند
اگر که ظرف نباشد توقع مِی نیست
شراب ها همه از فیض جام زاده شدند
چقدر خام شدم تا مرا کمی بپزند
پیاله ها همه از خشت خام زاده شدند
تو امر کردی و تکوینا استجابت شد
و عاشقان تو با یک کلام زاده شدند
جواب دادن تو اشتیاق می آرد
سلام ها ز علیک السلام زاده شدند
چه خوب شد که محبان حلال زاده ی عشق
و دشمنان حسن هم حرام زاده شدند
حسن حسین و یقینا حسین هم حسن است
نشسته ام که ببینم کدام زاده شدند
همین دو تا پسر فاطمه همان اول
امامزاده شدند و امام زاده شدند
چقدر دور و بر تو فرشته ریخته است
بزرگ ها همه با احترام زاده شدند
بساط نوکری ما کنار تو پهن است
از اول ایل و تبارم غلام زاده شدند
عجیب نیست به دنبال گنبدت هستیم
کبوتران همه بالای بام زاده شدند
چه بهتر است که بشینی و سکوت کنی
که از قعود تو صدها قیام زاده شدند
?? شاعر
علی اکبر لطیفیان
امام حسن مجبتی(ع) خبر از تعداد رطب های درخت و جنایات معاویه
بعد از گذشت شش ماه از امامت، امام حسن علیه السلام برای حفظ خون شیعیان و مصالح دیگر با شرائطی صلح نامه ای با معاویه امضاء کرد هنوز لشکر گاه خود را در نخیله ترک نکرده بود که معاویه وارد شد، و در آنجا به بحث و گفتگو پرداختند . در این میان، پسر هند از امام حسن علیه السلام پرسید: ای ابا محمد! شنیده ام که رسول خدا از عالم غیب خبر می داد! مثلا می گفت: این درخت خرما چه مقدار میوه و رطب دارد! آیا شما نیز در این موارد علومی دارید؟ زیرا شیعیان شما عقیده دارند که هر چه در آسمانها و زمین است، از شما پوشیده نیست و شما از همه آنها آگاهی دارید! حضرت در جواب معاویه فرمود ای معاویه اگر رسول خدا از نظر مقدار وکیل این قبیل ارقام را تعیین می کرد، من می توانم به صورت دقیق، تعداد آن را مشخص سازم
در این وقت، معاویه به عنوان آزمایش سؤال کرد این درخت چند دانه رطب دارد؟ حضرت فرمود: دقیقا چهار هزار و چهار عدد معاویه دستور داد دانه های خرمای آن درخت را چیدند و به طور دقیق شمردند و با کمال تعجب دیدند تعداد آنها چهار هزار و سه عدد است! ! حضرت فرمود آنچه را گفته ام درست است . سپس بررسی دقیق تری کردند و دیدند که یک دانه خرما را عبدالله بن عامر در دست خود نگه داشته است! آن گاه، حضرت فرمود ای معاویه من به تو اخباری می دهم که تعجب کنی که من چگونه این اخبار را در دوران کودکی از پیامبر آموختم و آن اینکه تو در آینده زیاد بن ابیه را برادر خود می خوانی! و حجر بن عدی را مظلومانه به قتل می رسانی! و سرهای بریده را از شهرهای دیگر برای تو حمل می کنند
در تحقیق این گونه پیشگوییها و اخبار از آینده که حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام از آنها پرده برداشته است، علماء بزرگ اهل سنت در تاریخ آورده اند که: زیاد بن ابیه از طرف معاویه فرماندار کوفه شد و چون شناخت کامل به اصحاب امیرمؤمنان داشت، یکایک آنها را دستگیر کرده و دستور داد آنها را گردن زدند از جمله دستگیر شدگان حجر بن عدی بود که او را به شام فرستاد . حجر در کنار معاویه قبرهای آماده را یکطرف و کفنهای مهیا را در طرف دیگر دید، خود را آماده مرگ نمود و اجازه خواست دو رکعت نماز بخواند پس از آن سر او را از بدنش جدا کردند
و همین معاویه زیادبن ابیه را در بالای منبر نشانید و به طور علنی اعلان کرد که وی برادر معاویه از نطفه ابوسفیان است که به طور نامشروع متولد گردیده است و آن گاه، شرح ماجرای خلاف عفت پدرش را نیز تشریح کرد
?? منابع
بحارالانوار، ج ۴۳ ص ۳۲۹ - ۳۳۰ ح ۹ جلاءالعیوان شبر ج 3، ص ۳۳۴
تجلیات ولایت ص ۳۵۵
کامل ابن اثیر، ج ۳ ص ۴۸۳ - ۴۸۸ شرح ابن ابی الحدید ج ۱۶ ص ۱۸۰- ۱۸۷
عنایت امام حسن مجبتی (ع) و شفای وصال شیرازی
میرزا محمد شفیع شیرازی متخلص به وصال شیرازی متوفی سال ۱۲۶۲ ه . ق در شیراز از بزرگان شعرا و ادبا و عرفای عصر فتحعلی شاه قاجار بود . علاوه بر مراتب علمی، به تمام خطوط هفت گانه (نسخ، نستعلیق، ثلث، رقاع، ریحان، تعلیق و شکسته) مهارتی به سزا داشته و کتابهای فراوانی نیز با خطوط مختلف نگاشته است . از جمله، اینکه 67 قرآن به خط زیبای خود نوشته است . بر اثر نوشتن زیاد چشمش آب می آورد و به پزشک مراجعه می کند، دکتر می گوید: من چشمت را درمان می کنم، به شرطی که دیگر با او نخوانی و خط ننویسی . پس از معالجه و بهبودی چشم، دوباره شروع به خواندن و نوشتن می کند تا اینکه به کلی نابینا می شود . سرانجام با حالت اضطرار متوسل به محمد صلی الله علیه و آله و آل او می شود . شبی در عالم رؤیا پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله را در خواب می بیند، حضرت به او می فرماید چرا در مصائب حسین مرثیه نمی گویی تا خدای متعال چشمت را شفا دهد . در همان حال حضرت فاطمه زهرا علیها السلام حاضر گردیده، می فرماید: وصال! اگر شعر مصیبت گفتی، اول از حسنم شروع کن زیرا او خیلی مظلوم است
صبح آن روز وصال شروع کرد دور خانه قدم زدن و دست به دیوار گرفتن و این شعر را سرودن
از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد
آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد
نیمه دوم شعر را که گفت، ناگهان چشمانش روشن و بینا شد . آن گاه اضافه کرد
خونی که خورد در همه عمر، از گلو بریخت
دل را تهی زخون دل چند ساله کرد
زینب کشید معجر و آه از جگر کشید
کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد
?? منبع
شیخ علی میرخلف زاده، ص ۲۷۳ - ۲۷۲ گلشن وصال کشکول شمس
نفرین امام حسن مجتبی (ع) و گرفتار شدن مرد ناصبی
بعد از داستان صلح حضرت با معاویه، مشاور معاویه، عمروعاص، از امام حسن علیه السلام خواست که در میان سربازان دو سپاه سخنرانی نماید . حضرت با استفاده از فرصت به دست آمده به سخنرانی مبادرت ورزید و بعد از حمد و ستایش الهی، به معرفی خود پرداخت و خود را امام و پیشوای واقعی معرفی نمود، و اضافه کرد که ما خانواده دارای کرامات، و مورد عنایت الهی می باشیم; ولکن چه کنم که از حقم محروم شدم … .
معاویه از نتایج سخنان حضرت احساس وحشت کرد; لذا از او خواست که سخنان خود را قطع نماید، حضرت نیز مجبور شد سخنرانی خود را نیمه تمام گذارد . وقتی آن حضرت نشست، عده ای به او جسارت کردند . از جمله، یک جوان ناصبی از بین مردم از جا بلند شده و به حضرت امام حسن علیه السلام و پدر بزرگوارش اسائه ادب نمود . تحمل آن همه فحاشی و تحقیر، سخت بر حضرت گران آمد و از طرف دیگر امکان داشت موجب شک و تردید راهیان ولایت و امامت گردد; بنابراین، حضرت دست به دعا برداشت و عرضه داشت: «اللهم غیر ما به النعمة واجعله انثی لیعتبر به; خدایا نعمت [مردانگی] را از او سلب کن، و او را همچون زنان قرار بده تا از آن عبرت بگیرد .» دعای حضرت مستجاب شد و جسارت کنندگان در آن مجلس شرمنده شدند .
معاویه به عمروعاص رو کرد و گفت: تو به وسیله پیشنهاد خودت مردم شام را گرفتار فتنه کردی، و آنان به وسیله سخنرانی و کرامت او بیدار شدند . عمروعاص گفت: ای معاویه! مردم شام تو را به خاطر دین و ایمانشان دوست ندارند، بلکه آنان طرفدار دنیا هستند و شمشیر و قدرت و ریاست نیز در اختیار تو قرار دارد; لذا نگران موقعیت خود نباش .
ولی به هر حال، مردم از اثر نفرین امام حسن علیه السلام باخبر شدند و از این امر تعجب می کردند، سرانجام جوان نفرین شده از کار خویش نادم و پشیمان گشته، با همسرش در حالی که گریه می کردند، نزد امام حسن علیه السلام آمدند و از پیشگاه حضرت درخواست عفو و بخشش نمودند، حضرت نیز توبه آنها را پذیرفته، بار دیگر دست به دعا برداشت و از خداوند خواست که جوان نادم به حال اول خود برگردد، و چنین هم شد
?? منابع
بحارالانوار، ج ۴۴ ص ۹۰ - ۹۱ ح ۴ خرائج راوندی، ج ۱ ص ۲۳۷
اثباة الهداة، ج ۲ ص ۵۵۷ شماره ۱۰
امام حسن مجبتی (ع) و سخن گفتن با دشمن خدا در کودکی
در سال ششم هجری قراردادی بین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و کفار قریش منعقد گردید که بعدها به صلح حدیبیه معروف شد . یکی از مواد صلح نامه این بود که هر دو سپاه می توانند با هر قبیله ای که بخواهند پیمان دوستی امضاء کنند . بر این اساس، رسول خدا صلی الله علیه و آله با قبیله «خزاعه » پیمان دوستی بست
در سال هشتم هجری یکی از افراد قبیله بکر که هم پیمان کفار قریش بود، نسبت به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جسارت کرد، و شخصی از قبیله خزاعه او را در مقابل جسارتش سرزنش نمود و از رسول اکرم صلی الله علیه و آله دفاع کرد . آن گاه، با هم درگیر شدند و کفار قریش نیز به کمک قبیله هم پیمان خود «بکر» وارد صحنه گردیده و در نتیجه یک نفر از افراد قبیله «خزاعه » را کشتند و بدین وسیله صلح حدیبیه نقض گردید
کفار قریش از این نقض معاهده پشیمان گشته، ابوسفیان را برای عذرخواهی و تجدید قرارداد به محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرستادند ابوسفیان به حضور آن حضرت رسید و درخواست امان و تجدید پیمان نمود، ولی آن حضرت به سخنان او ترتیب اثر نداد .
ابوسفیان به ناچار به نزد امیرمؤمنان، علی علیه السلام شرفیاب شد و از وی درخواست نمود که در نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شفاعت نماید . علی علیه السلام در جواب فرمود: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله با شما پیمانی بست و هرگز از پیمانش برنمی گردد … در این هنگام، امام حسن علیه السلام که کودک خردسالی بود، به حضور پدر آمد و ابوسفیان خواست که علی علیه السلام اجازه دهد فرزندش حسن، نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از ابوسفیان شفاعت کند به نقل تاریخ امام حسن علیه السلام، این سخنان را شنید، «فاقبل الحسن علیه السلام الی ابی سفیان وضرب احدی یدیه علی انفه والاخری علی لحیتیه ثم انطقه الله عزوجل بان قال یا اباسفیان قل لا اله الا الله محمد رسول الله حتی اکون شفیعا فقال علیه السلام الحمد لله الذی جعل فی آل محمد من ذریة محمد المصطفی نظیر یحیی بن زکریا وآتیناه الحکم صبیا پس امام حسن نزد ابوسفیان رفت و با یک
دست بر بینی او و با دست دیگر بر محاسن او زد و خداوند او را به زبان آورد تا بگوید: ای ابوسفیان بگو جز خدای یکتا خدایی نیست و محمد رسول خداست، تا من شفاعت کنم سپس آنگاه علی علیه السلام که با شنیدن سخنان فرزندش فوق العاده خوشحال شده بود فرمود سپاس خداوندی را سزاست که در ذریه محمد برگزیده، مانند یحیی بن زکریا قرار داد که در کودکی از جانب خداوند به او حکمت عطا گردید و خداوند در مورد ایشان فرمود در کودکی به او حکمت دادیم
?? منابع
مریم ۱۲
کامل ابن اثیر، ج ۲ ص ۲۳۹ - ۲۴۱
مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴ ص ۶ بحارالانوار ج ۴۳ ص ۳۲۶
خرائج راوندی، ج ۱ ص ۲۳۶ شماره ۱
أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئنُِّ الْقُلُوبُ
الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ تَطْمَئنُِّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئنُِّ الْقُلُوبُ( ۲۸ - رعد)
کسانی اند که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا آرام مىگیرد. آگاه باشید! که دلها فقط به یاد خدا آرام مىگیرد. آیه در وصف کسانی است که در آیه قبل آنها را «مَنْ أَنَابَ» نامید یعنی کسی که به سوی خدا بازگردد و رو به او کند. آرامش و آسایش دو عنوان جدای از هم هستند که در بین انسانهای بیگانه با فرهنگ قرآن این دو به یک معنا و یا به جای هم گرفته می شوند. آسایش مفهومی مرتبط با جسم و تن دارد برخلاف آرامش که با روح و جان در ارتباط است. گمشده بشر هر روز آرامش است و خود به تجربه فهمیده که وسایل آسایش برای او آرامش نمی آورد. بسیارند کسانی که مجهزترین زندگی و امکانات رفاهی روز دنیا را دارند؛ اما دریغ از ذره ای آرامش و راحتی جان؛ در عوض کم نیستند کسانی که با حداقل امکانات روزگار سپری می کنند و شور و نشاط و صفا و صمیمیت و از همه مهتر آرامش خاطر سراسر زندگی بیرون و وجود درونشان را لبریز کرده است. راز این داستان کجاست؟ کلید حل این معما به دست کیست؟
قرآن کریم به این سوال مهم و بسیار کاربردی انسان پاسخ می دهد که هر کس به خدا رو کرد و به او ایمان آورد و برنامه او را در زندگی خود پیاده کرد یقین بداند که به آرامش واقعی خواهد رسید؛ آرامشی که محال است آن را بتوان در غیر این آدرس پیدا کرد.
تحلیل: باید از لباس سبز و آرامشبخش بچههای سپاه خجالت کشید...
درباره اتفاقات دیروز تهران و شهادت و جراحت جمعی از هموطنان و پاسداران میهن، حرفهای زیادی برای گفتن و نگفتن هست.
حرفهایی که نمیتوان گفت، همه ملت فهمیدهاند. اما میتوان این را گفت که امروز دیگر نیازی به استدلال نیست که ثابت کنیم همدستان داعش در ایران کسانی هستند که قصد تضعیف بنیههای امنیتی کشور را دارند؛ کسانی که دستگاه امنیتی کشور را دستگاه نگیر و نبند میخوانند و فکر میکنند در عالم نه دزدی وجود دارد و نه قاتل و جنایتکاری…
میتوان سوال کرد که چرا کسی در خیابان “ینا” در پاریس و مقابل سفارت ایران در فرانسه برای ما شمع روشن نکرد؟
میتوان تامل کرد در اینکه آمریکا از آن سوی دنیا لشکر میکشد به همسایگی ما تا القاعده و بن لادن را نابود کند مبادا امنیت نیویورک به خطر افتد، اما اینجا در ایران کسانی هستند که میگویند با تروریستهای حاضر در خاک همسایه نباید جنگید و چرا پول خرج میکنیم…
جناب حسامالدین آشنا که میگفت با خریدار حرفهای شدن، محیط امنیتی حول ایران از بین رفته است، کاش امروز فهمیده باشد که برای امنیت کجا و چگونه باید هزینه کرد.
اصلا نباید ماجرای نیمروز چهارشنبه ۱۷ خرداد را سیاسی کرد. اما حتما باید از لباس سبز و آرامشبخش بچههای سپاه خجالت کشید و عذرخواهی کرد بابت آن حرفها که زده شد…
سیدیاسرجبرائیلی
توصیه رمضانیه از اسوه اخلاق، حضرت آیت الله مشکینی
احترام خاص به روزه داران
?حضرت آیت الله مشکینی رحمه الله فرمودند:
تمام عبادات، هم عمل قلبی دارند و هم عمل بدنی.
◀️ امّا روزه، یک اختصاصی دارد. در روزه، همه اش عمل قلب است و عمل بدنی ندارد.
روزه، عبارت از آن تصمیم گیری قلبی شماست،
یعنی آن تصمیم گیری شما؛ امّا بدن، هیچ عملی ندارد. پس روزه فقط عمل قلبی است. فلذا روزه با دیگر عبادات، این فرق را دارد
◀️پیامبر گرامی می فرماید: در بهشت یک دریچه ای وجود دارد که اسمش ریان است.
راهی است که تنها روزه داران از آن وارد بهشت می شوند
و وقتی که روزه داران وارد می شوند،
آن در را می بندند و کسی دیگر از آن جا وارد نمی شود
و این، یک احترام خاص برای روزه داران است
زیارت امام زمان علیه السلام بعد از نماز صبح
?اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلاىَ صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ عَنْ جَمیعِ
خدایا برسان به مولاى من حضرت صاحب الزمان كه درودهاى تو بر او باد از طرف همه
?الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الاَْرْضِ وَ مَغارِبِها وَ بَرِّها
مردان و زنان با ایمان كه در شرقها و غربهاى زمینند و در خشكى
?و بَحْرِها و َسَهْلِها وَ جَبَلِها حَیِّهِمْ وَ مَیِّتِهِمْ وَ عَنْ والِدَىَّ وَ وَُلَْدى وَ عَنّى
و دریا هستند و در هموارى زمین و كوهند، زندهشان و مردهشان و از طرف پدر و مادر و فرزندان و خود من
?منَ الصَّلَواتِ وَالتَّحِیّاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدادَ كَلِماتِهِ وَ مُنْتَهى
درودها و تحیتهایى هم وزن عرش خدا و به شماره كلمات و سخنانش و نهایت مرتبه
?رضاهُ وَ عَدَدَ ما اَحْصاهُ كِتابُهُ وَ اَحاطَ بِهِ عِلْمُهُ اَللّهُمَّ اِنّى اُجَدِّدُ لَهُ
خشنودیش و به شماره آنچه برشمرده است آن را دفتر و كتابش و احاطه دارد بدان دانشش خدایا من نو مىكنم براى آن
?فى هذَا الْیَوْمِ و َفى كُلِّ یَوْمٍ عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً فى رَقَبَتى اَللّهُمَّ
جناب در این روز و در هر روز عهد و پیمان و بیعتى را در گردنم
?كما شَرَّفْتَنى بِهذَا التَّشْریفِ وَ فَضَّلْتَنى بِهذِهِ الْفَضیلَةِ وَ خَصَصْتَنى
چنانچه مرا مفتخر ساختى بدین افتخار و برتریم دادى به این فضیلت و مخصوصم داشتى
?بهذِهِ النِّعْمَةِ فَصَلِّ عَلى مَوْلاىَ وَ سَیِّدى صاحِبِ الزَّمانِ وَاجْعَلْنى
بدین نعمت پس درود فرست بر مولا و آقایم حضرت صاحب الزمان و قرارم ده
?منْ اَنْصارِهِ وَ اَشْیاعِهِ وَالذّآبّینَ عَنْهُ وَاجْعَلْنى مِنَ الْمُسْتَشْهَدینَ
از یاران و پیروان و دفاع كنندگان آن حضرت و بگردانم از شهادت یافتگان
?بیْنَ یَدَیْهِ طائِعاً غَیْرَ مُكْرَهٍ فِى الصَّفِّ الَّذى نَعَتَّ اَهْلَهُ فى كِتابِكَ
در پیش رویش از روى میل و رغبت بدون اكراه و ناراحتى در آن صفى كه اهل آن را در كتاب خود (قرآن) توصیف كرده
?فقُلْتَ صَفّاً كَاَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصوُصٌ عَلى طاعَتِكَ وَ طاعَةِ رَسوُلِكَ
و فرمودى: “صفى كه گویا بنائى استوارند” در راه فرمانبردارى تو و فرمانبردارى رسول تو
?و َآلِهِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ اَللّهُمَّ هذِهِ بَیْعَةٌ لَهُ فى عُنُقى اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ .
و آل رسولت كه بر تمامى آنها سلام باد خدایا این بیعتى است از آن جناب در گردن من تا روز قیامت
منبع : مفاتیح الجنان
منبر ک ماه رمضان: موضوع:نیکی و نیکو کاری
ضرورت نیکوکاری:
1. «أحْسِنُوا إنَّ اللهَ یحِبُّ المُحْسِنینَ»؛ «نیکی کنید که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد.»
2. «أحْسِنْ کَما أحْسَنَ اللهُ إلَیکَ»؛ «نیکی کن همان گونه که خداوند به تو نیکی کرد.»
3. «إنَّ اللهَ یأمُرُ بِالعَدْلِ وَالاحْسانِ»؛ «به درستی که خداوند بر عدالت و نیکوکاری فرمان میدهد.»
پاداش نیکوکاری:
1. دوستی خداوند: «فَأَتاهُمُ اللهُ ثَوابَ الدُّنیا وَحُسْنَ ثَوابِ الاخِرَةِ واللهُ یحِبُّ المُحْسِنینَ»«پس خداوند به آنها (نیکوکاران) ثواب دنیا و پاداش نیک آن جهان را داد و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
2. پاداش دنیایی: «لِلَّذین أَحْسَنُوا فی هذِه الدُّنیا حَسَنَة»؛«برای کسانی که احسان میکنند در همین دنیا پاداشی است.»
3. پشتیبانی الهی: «إنَّ اللهَ لَمَعَ المُحسِنینَ»؛«خداوند هر آینه با نیکوکاران است.»
شرایط نیکوکاری
1. پاسخگویی با نیکی بیشتر: «وَإذا حُییتُم بِتَحِیةٍ فَحَیوا بِأحْسَنَ مِنها»؛«هر گاه با نیکیای مورد لطف قرار گرفتید، با نیکیای برتر از آن پاسخ گویید.»
2. دوری از منت گذاشتن: عن أمیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «تَمامُ الاحسانِ تَرْکُ المَنِّ بِهِ؛احسان با دوری از منت گذاشتن بر دیگران کامل میشود.
3. عدم تبعیض: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «المُحسِنُ مَنْ عَمَّ النَّاسَ بِالْاِحْسانِ؛نیکوکار کسی است که همگان را مورد احسان قرار دهد.»
تو نیکی میکن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز
کسی نیک بیند به هر دو سرای
که نیکی رساند به خلق خدای
خدا را بر آن بنده بخشایش است
که خلق از وجودش در آسایش است
نمونهای از احسان:
روزی «انس» نزد امام مجتبی علیه السلام نشسته بود که کنیزکی از کنیزکان امام وارد شد و شاخه گلی را به امام مجتبی علیه السلام هدیه داد. امام گل را گرفت و لبخندی زد و فرمود: «تو آزادی!» انس عرض کرد: «یا بن رسول الله! آن جاریه فقط یک شاخه گل به شما هدیه کرد و شما او را آزاد میکنید؟»
حضرت فرمود: «خداوند فرموده است:
«وَإذا حُییتُم بِتَحِیةٍ فَحَیوا بِأحسَنَ مِنهَا»هرگاه با نیکیای مورد لطف قرار گرفتید، با نیکیای بهتر آن را پاسخ گویید. این کنیز میخواست به من احسان کند و من نیز به او احسان کردم و بهترین احسان به او آزادیاش است.»
به روزگار سلامت شکستگان دریاب
که خیرخاطر مسکین بلا بگرداند
چو سائل از تو به زاری طلب کند چیزی
بده وگر نه ستمگر به زور بستاند.
منبرک ماه رمضان:موضوع:ضرورت و اهمیت پاکدامنی:
1. نشانه مؤمنین: «وَالَّذینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ» ؛مؤمنین کسانی هستند که پاکدامنی پیشه می سازند.»
2. عفت عمومی: «قُلْ لِلمُؤمِناتِ یغضُضْنَ مِن أبصارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلایبدینَ زینَتَهُنَّ إلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیوبِهِنَّ وَلا یبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ…» « ای پیامبر به زنان با ایمان بگو چشمان خود را از نامحرم ببندند و پاکدامنی ورزند و زینتهایشان را جز آن مقدار که نمایان است آشکار ننمایند، و اطراف روسریهای خود را بر سینة خود افکنند و زینت خود را جز برای شوهرانشان … آشکار نسازند.»
3. لزوم عفت پیشگی بر جوانان مجرد: «وَلْیسْتَعْفِفِ الَّذینَ لایجِدُونَ نِکاحاً حَتّی یغْنِیهُمُ اللهُ مِن فَضْلِهِ»؛ «کسانی که وسیلة زناشوئی و ازدواج نمییابند باید عفت پیشه سازند تا خدا آنان را از فضل خود بیناز گرداند.»
حقیقت حیا و پاکدامنی:
عن رسول الله صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ: «یا أباذَر! أتُحِبُّ أنْ تَدْخُلَ الْجَنَّةَ؟ قُلْتُ نَعَمْ فِداکَ أبی قالَ صلی الله علیه و آله: فَاقْصِرْ مِنَ الْاَمَلِ وَاجْعَلِ الْمَوْتَ نَصبَ عَینَیکَ وَاسْتَحْی مِنَ اللهِ حَقَّ الحَیاءِ قٌلْتُ: «یا رَسُولَ اللهِ کُلَّنا نَستَحیی مِنَ اللهِ قالَ: لَیسَ کَذالِکَ الْحَیاءُ وَلکِنَّ الْحَیاءُ مِنَ اللهِ أنْ لاتَنْسَی الْمَقَابِرَ وَالبَلی وَالْجَوفَ وَما وَعی وَالرَّأسَ وَما حَوی؛
پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمودند:ای اباذر! آیا دوست داری وارد بهشت شوی؟اباذر می گوید عرض کردم: بله پدرم به فدایت. فرمود: آرزو را کوتاه و مرگ را در پیش چشمانت قرار ده و از خدا آن طور که باید شرم نما. عرض کردم: یا رسول الله! ما همگی از خدا شرم میکنیم. فرمود: شرم کردن آن گونه نیست ولکن شرم کردن از خدا آن است که درون قبرها و پوسیدن در آن را فراموش نکنی و در نظر داشته باشی که در درون قبرها چه خواهد گذشت و به سر و آنچه در آن است چه پیش خواهد آمد
این نظر از دور چون تیر است و سم
نارت افزون میشود نور تو کم
دلت هرگز نمیگشت این چنین آلوده و تیره اگر چشم تو میدانست شرط پاسبانی را
فاطمه علیها السلام؛ الگوی پاکدامنی
روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از اصحاب پرسید: «بگویید برترین چیز برای یک زن مسلمان چیست که صلاح دنیا و سعادت آخرت او باشد.» کسی پاسخی نداد. پس از پراکنده شدن جمعیت، امیر المؤمنین علیه السلام که در جمع حضور داشت به خانه بازگشت و سؤال پیامبر صلی الله علیه و آله را برای فاطمه علیها السلام مطرح فرمود: فاطمه علیها السلام عرض کرد: «بهترین چیز برای یک زن آن است که مرد نامحرم او را نبیند و او نیز مرد نامحرم را نبیند.»
امام علی علیه السلام به مسجد رفت و پاسخ فاطمه علیها السلام را برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله باز گفت. و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
فاطِمَةُ بَضعَةٌ مِنِّی؛
فاطمه علیها السلام پاره تن من است.
اقسام حیا و پاکدامنی:
عن رسول الله صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ:
«اَلْحَیاءُ خَمْسَةُ أنواعٍ: حَیاءُ ذَنبٍ وحَیاءُ تَقصیرٍ وَحَیاءُ کِرامَةٍ وَحَیاءُ حُبٍّ وَحَیاءُ هَیبَةٍ وَلِکُلِّ واحِدٍ مِنْ ذلِکَ أهْلٌ؛
شرم پنج نوع است؛ شرم در وقت گناه، شرم در هنگام کوتاهی، شرم در هنگام بخشش و جوانمردی، شرم در هنگام محبت و دوستی و شرم در مقام شکوه و بزرگی و برای هر یک از اینها اهل و دارندهای هست.»
ما امام رو برای اطاعت میخواهیم، نه برای تماشا..
بهش گفتن: آقا ابراهیم! چرا جبهه رو ول نمیکنی بیای دیدار امام خمینی؟ گفت: ما امام رو برای اطاعت میخواهیم، نه برای تماشا..
شهید ابراهیم هادی
ماه رمضان ماه خودسازی...
ماه رمضان ماه خودسازی…
وقتی کاری انجام نمی شه، حتما خیری توش هست.
وقتی مشکل پیش بیاد ، حتما حکمتی داره.
وقتی تو زندگیت ، زمین بخوری حتماً چیزی است که باید یاد بگیری.
وقتی بیمار میشی ، حتماً جلوی یک اتفاق بدتر گرفته شده.
وقتی دیگران بهت بدی می کنند ، حتماً وقتشه که تو خوب بودن خودتو نشون بدی.
وقتی اتفاق بد یا مصیبتی برات پیش میاد ، حتماً داری امتحان پس میدی.
وقتی همه ی درها به روت بسته میشه، حتماً خدا می خواد پاداش بزرگیبابت صبر و شکیبایی بهت بده.
وقتی سختی پشت سختی میاد ،حتماً وقتشه روحت متعالی بشه.
وقتی دلت تنگ میشه ، حتماً وقتشه با خدای خودت تنها باشی…
ﺭﻭﺯﻩ ﯼ ﭘﺮﻫﯿﺰ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ !
ﺭﻭﺯﻩ ﯼ ﭘﺮﻫﯿﺰ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ !
ﭘﺮﻫﯿﺰ ﺍﺯ ﻗﻀﺎﻭﺕ ، ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ ،
ﺍﺯ ﺭﯾﺎ ، ﺍﺯ ﺗﻬﻤﺖ ،ﺩﻭﺭﻭﯾﯽ ،
ﺍﺯ ﻧﯿﺮﻧﮓ ، از کینه ،از کینه ، و از کینه ……
ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺗﺎ ﺑﻮﺩﻩ
ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﻧﺪ
ﻭﻟﯽ ﻫﺮﮔﺰ ﺭﻭﺯﻩ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ..
فرق جبهه حق و باطل فضای مجازی در سخنان دکتر جلیلی
جلیلی در جمع تعدادی از فعالان فضای مجازی:
✅ از نظر نرمافزاری ابزاری که جبهه باطل دارد هیچگاه ما نخواهیم داشت چون اساسا جبهه حق نمی تواند از دروغ، تهمت و امثال اینها استفاده کند.
✅ فرق جبهه حق با جبهه باطل در همین است و اگر یک روز ما هم دروغ بگوییم، تهمت بزنیم یا از فلان ابزار نامشروع استفاده کنیم دیگر فرق ماهوی بین طرفین وجود ندارد و دعوا سر قدرت میشود در حالیکه اصل اختلافات جبهه حق و باطل بر سر «حقیقت» است.
✅ یکی از امکانات طرف مقابل «اغوا» کردن است، اما ما اگر بتوانیم هم نباید افکار عمومی را «اغوا» کنیم.
✅ همه قوت ما در این است که از حقیقتی صحبت میکنیم که آن حقیقت ماندگار و آن باطل رفتنی است. اما آیا خودمان این حقیقت را باور داریم؟ اگر از حقیقت عدالت، انصاف و… سخن بگوییم مردم جذب میشوند، ولی اگر صرفاً شعار بدهیم مردم جذب نخواهند شد.
✅ باید دید در کانال ها، گروه ها یا صفحات اینستاگرام مان در این مسیر حرکت می کنیم یا خیر؟ اگر مبنای مطالبی که منتشر می کنیم بر اساس «حقیقت» نباشد ما هم مثل طرف مقابل شده ایم.
✅ گاهی اوقات وقتی برخی صفحات مجازی منتسب به جبهه خودمان را میبینم در خلاف گویی حقیقت، بزرگنمایی و… تفاوت چندانی با آن طرف وجود ندارد پس نباید انتظار نداشت در خیلی موارد موفقیتی کسب کنیم چون خداوند نسبت به بیان و عمل به «حق» وعده نصرت و یاری داده است.
✅ اگر میخواهید در مسیر حق حرف بزنید نباید آخرتتان را به خاطر افزایش چند عضو بیشتر خراب کنید و اگر این کار را بکنیم خسر الدنیا و الآخره خواهیم شد.
✅ متاسفانه برخی اوقات ظرفیت بسیاری از نیروهای انقلابی در این خلاصه می شود که فلان کانال یا سایت ضد انقلاب یک مطلبی را منتشر کرده و حالا ما باید حتما جوابش را بدهیم! در حالیکه برعکس باید جبهه انقلابی آنقدر فعال باشد و در جهت نزدیک کردن مردم به حقیقت خوب کار کند که صدها کانال و سایت ضد انقلاب تلاش کنند تا جواب ما را بدهند.
کانال دکتر سعید جلیلی
اسناد مرتبط با ارائه اطلاعات زنان مطلقه کشورمان به صندوق جمعیت سازمان ملل!
اسناد مرتبط با ارائه اطلاعات زنان مطلقه کشورمان به صندوق جمعیت سازمان ملل!
جوانان توبه و عبادت را به دوران پيری موكول نكنند؛ مرگ انسان را مطلع نميكند
جوانان توبه و عبادت را به دوران پيری موكول نكنند؛ مرگ انسان را مطلع نميكند
رهبرانقلاب: بعضیها دعا و عبادت و توبه را میگذارند برای دوران پیری؛ این اشتباه بزرگی است.
اولاً معلوم نیست وقت داشته باشیم؛ مرگ انسان را مطلع نمیکند.
ثانیا چنانچه کسی خیال کند که میشود دوران جوانی را با غفلت و غرق شدن در شهوات گذراند، بعد با خیال راحت به سراغ توبه رفت، اشتباه بزرگی مرتکب شده.
حالت دعا و انابه چیزی نیست که انسان هر وقت اراده کرد، برای او پیش بیاید.
گاهی میخواهیم، نمیشود. ۸۴/۷/۲۹
روحانی تسویه حساب سیاسی را از درون دولت آغاز کرد! -
روحانی تسویه حساب سیاسی را از درون دولت آغاز کرد!
-
تحلیل سخنان رهبر انقلاب در سالگرد رحلت امام خمینی (ره)
فرمایشات رهبر معظم انقلاب در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) هر ساله، یک راهنما و بازبینی کلی راه انقلاب اسلامی و چشم انداز ادامه راه است. کانون فرمایشات امسال ایشان، طرح راهبرد دوگانه چالش - سازش و در واقع دو مبنای فکری متضاد داخل کشور یعنی “نگاه انقلابی” و “نگاه لیبرال” بود.
1- اول. رهبر انقلاب با زبان و منطق جریان سازشکار موجود در نظام با ایشان سخن گفتند. ایشان نه از نگاه ایدئولوژیک و محاسبات مبتنی بر عقاید اسلامی که از منطق “هزینه و فایده” و با نگاه تجربی و رئالیستی و این استدلال اثبات شده که “سازش هم هزینه دارد و البته هزینه بیشتر از چالش عقلانی"، مبنای فکری جریان سازشکار را به نقد و نفی کشیدند. مسلما هیچ کس نمیتواند منکر هزینه های سازش و سازشکاری در جهان شود. چرا که نمونه های مختلف آن پیش روی ماست:
?نیمی از بودجه عربستان، هزینه سازش ملک سلمان با امریکا
?اشغال لیبی، هزینه سازش قذافی با امریکا و غرب
?خلع سلاح و دست نشاندگی عیان کرانه باختری، هزینه سازش عرفات با رژیم صهیونیستی
?نوکری و وابستگی کامل مصر به اسرائیل، هزینه سازش انورسادات با رژیم صهیونیستی و..
?و در ایران، هبه بحرین، هزینه سازش شاه با انگلستان
?تعطیلی هسته ای و بازگشت تحریم های با عناوین جدید، هزینه سازش با غرب و…
2- دوم. رهبر انقلاب، دوگانه چالش- سازش را درست در زمانی مطرح کردند که دولت دوازدهم با ایجاد جنگ روانی “ترس از جنگ” بر سر کارآمده است. درحالیکه رهبر انقلاب با روی کارآمدن دولت یازدهم با راهبرد “نرمش قهرمانانه” به حمایت از آن پرداختند، این بار با راهبرد “چالش عاقلانه” به استقبال دولت دوازدهم رفتند. این به معنای ختم عصر نرمش تاکتیکی در برابر دشمنان است و پایان میدان دادن به دولت برای امتیاز دادن های جدید به دول غربی. این یک “ایست بزرگ” برای جریانی است که خواب برجام های ثانوی را می بیند.
3- سوم. رهبر انقلاب، تعمدا از دوگانه چالش-سازش و نه سه گانه چالش-تعامل- سازش نام بردند. چرا که روشن است راهبرد تعامل تنها برای روابط هم سطح معنا دارد. تا زمانی که ایران از لحاظ مادی با قدرت اقتصادی، علمی، تکنولوژیک و سیاسی خود، به سطح مطلوب نرسد، “تعامل” نوشته خواهد شد و “سازش” عمل خواهد شد. درست حالتی که در برجام و دیگر قراردادهای دولت یازدهم رخ داده است.
محمد عبدالهی تحلیلگر سیاسی