حواست به دیر و زودای زندگیت باشه، عقربههای ساعت با اراده تو به عقب برنمیگردن!
?یه لیوان نسکافه از فلاسک ریختم و مانتوی سفیدمو پوشیدم و طبق عادات این سالها سلانه سلانه رد خط آبی روی زمین را گرفتم از پلهها رفتم پائین، توی پاگرد طبقهی اول دیدمش، از همراهای بیمارا بود لابد، نشسته بود روی پلهها، سر و وضعش اونقدری به هم ریخته بود که حتی توی بیمارستانم عجیب به نظر برسه، از چشمای قرمز و پف کردهش معلوم بود گریه کرده، صورتش هنوز خیس بود…
?سرشو هر از گاهی محکم میکوبید به دیواری که بهش تکیه کرده بود و با صدای گرفته و خَشدارش بیرمق زیر لب چیزی میگفت. باید بیتفاوت از کنارش رد میشدم و به راهم ادامه میدادم اما نتونستم؛
?نزدیکتر رفتم و با احتیاط گفتم: “حالتون خوبه؟!”
سرشو بلند کرد و نگاه بیتفاوتی انداخت بهم، یخ بندون بود توی چشماش!
لیوان نسکافه رو گرفتم سمتش “میخورین؟! نسکافه ست!”
دو قطره اشک از چشماش چکید پایین ولی با ذوق خندید
“نسکافه دوست داره، ولی این اواخر نمیخورد، میترسید بچهمون رنگ پوستش قهوهای بشه!”
بلند زد زیر خنده، سعی کردم بخندم
?دوباره به حرف اومد: “همه چی خوب بودا، خوشبخت بودیم! زن داشتم، یه خونهی نقلی داشتم، بچهمونم داشت به دنیا میاومد، همه چی داشتم. ولی امروز صبح که بلند شدم دیگه هیچی نداشتم!
?بهش گفتم، من پسر میخوامااا، رفتیم سونوگرافی، دختر بود! به شوخی گفته بودم ولی جدی گرفته بود، دیشب قبل خواب پرسید: حالا که پسر نیست دوستش نداری بچه مونو؟! در دهنمو گِل بگیرن که به مسخره گفتم نه که دوستش ندارم، بعدِ زایمانت خودت و دخترتو جا میذارم توی بیمارستان و فرار میکنم خودم!
چگونه دست فرزندمان را در دست خدا بگذاریم؟
#پندانه
?چگونه دست فرزندمان را در دست خدا بگذاریم؟
✍️آيتالله شاه آبادی رحمةالله علیه، استاد عرفان حضرت امام خمينی رحمةالله توصيه میكرد:
كه اگر به عنوان مثال، فرزند شما نياز به كفش دارد، گرچه شما دير يا زود آن را تهيه خواهيد كرد، به فرزند خود بگوييد:
«عزيزم، بابا بايد پول داشته باشد. مگر نمیدانی خدا روزیرسان است؟ پس از خدا بخواه زودتر به پدر پول بدهد تا برايت كفش بخرد».
اين كودک قطعاً دعا خواهد كرد و پدر نيز قطعاً پولی به دست خواهد آورد. پس كفش را از خدا میداند و عاشق خدا میشود؛ يعنی از همان كوچکی میآموزد كه پدر فقط واسطه رزق و روزی است.
در اين صورت، پدر دست فرزندش را در دست خدا گذاشته است.
چاه عمیق حکومت
?چاه عمیق حکومت?
?آیت الله حائری شیرازی?
اینکه حکومت امام زمان علیهالسلام عقب میافتد علتش این است کسانی که میخواهند با حضرت کار کنند، باید فطرتشان بسیار قوی باشد و این مسئلۀ مشکلی است.
اگر بخواهیم از زمین آبی برداریم که بسیار زلال باشد، باید چاهی بسیار عمیق حفر کنیم.
ممکن است ما در زندگی در جایی به آب برسیم، اما چون این آبها سطحی است، زود تمام میشود.
حکومتهایی که میآیند و میروند، مانند آبهای سطحی هستند؛ نه بهداشتیاند و نه خوردنی. آبی که به درد خوردن میخورد با حفر چاه عمیق بهدست میآید.
حکومت حضرت به این دلیل عقب میافتد که میخواهد این حکومت از اعماق وجود انسانها نشئت بگیرد و به زور اسلحه نباشد.
تا حالا از این زاویه به گناه کردن، نگاه کرده بودید؟؟!!!
﷽
? گناه یعنی چی؟
??تا حالا از این زاویه بهش نگاه کرده بودی؟!
? تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود ?
? اللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج ?
تشخيص فرق بين شيعه و غيرشيعه
تشخيص فرق بين شيعه و غيرشيعه❓
? تشخيص فرق بين شيعه و غيرشيعه با عمل هريك به برنامه رهبرانشان ممكن است. فرق را در جانب مثبت بايد جستجو كرد نه در جانب منفي.مثل دو بيماركه يكي به طبيب حاذق و ديگري به ناشي مراجعه وبه درمانها بي توجه باشند.آنگاه اولي بكويد چرا عليرغم مهارت طبيب مريض مانده ام.
? فرق بين شيعه و غيرشيعه وقتي آشكار مي گردد كه شيعه به برنامه اي كه رهبرانش به او داده اند عمل بكند، و غيرشيعه هم به برنامه ي ديني خودش عمل كند، آن وقت تقدم شيعه برغيرشيعه هم در دنيا و هم در آخرت روشن مي گردد.
?فرق را در جانب مثبت بايد جستجو كرد نه در جانب منفي. نبايد گفت، اگر شيعه و غيرشيعه برنامه هاي مذهبي خود را زيرپا بگذارند بايد تفاوت داشته باشند، و اگر تفاوتي نباشد پس چه فرقي ميان شيعه و غيرشيعه هست.
? اين درست مثل آن است كه دو بيمار به طبيب مراجعه كنند، يكي به طبيب حاذق مراجعه كند و دومي به طبيب غيرحاذق؛ ولي وقتي كه نسخه را از طبيب دريافت داشتند هيچ كدام عمل نكنند، آنگاه بيمار اول گلايه كند كه فرق بين من و بيماري كه به طبيب غيرحاذق مراجعه كرده چيست؟ چرا بايد من مريض بمانم، همان طوري كه او مريض مانده است، در حالي كه من به طبيب حاذق مراجعه كرده ام و او به طبيب غيرحاذق.
? همچنين صحيح نيست كه ما فرق علي عليه السلام را با ديگران به اين بگذاريم كه اگر ما به دستورهاي آن حضرت عمل نكنيم ضرر نبينيم، ولي آنها چه به حرف پيشواي خويش عمل كنند و چه عمل نكنند زيان مي بينند.
? تمثيلات و تشبيهات در آثار شهيد مطهري – صفحه: 134
تاریخ تکرار می شود اگر ......
✍️ این قاعدهی اثبات شدهی زمان است؛
تاریخ تکرار میشود اگر؛
اهل یافتن شکافهای زمان، و جبران تجربههای تلخ گذشتگان نباشیم.
تمام آنچه از عاشورا و بعد از عاشورا بدستان زینب سلاماللهعلیها در تاریخ ثبت شد؛
برای “دیدن” و “فهمیدن” ما بود و جبران مافاتش … ؛
?تا حسین آخرالزمان را، عاشورایی دیگر احاطه نکند!
ایراد گرفتن از شیعیان موجب ناراحتی ائمه و خدا می شود
? ايراد گرفتن از شيعيان، موجب ناراحتي ائمه و خدا مي شود، مانند بچه اي كه اگر از نوشته يا نقاشي اش ايراد بگيرند، تا مدت ها از آن دلخورمي ماند.
? عارف بالله مرحوم دولابي:
اگر از مشقي كه يك بچّه دبستاني نوشته يا نقّاشي كه كشيده است ايراد بگيري چنان به او بر مي خورد و اخم مي كند و از تو ناراحت مي شود كه ممكن است تا چهل سال بعد هم يادش نرود و بالاخره تلافي كند و تو را به همان خاطر بزند كه چرا صنع او را نكوهش كردي.
? بچّه كه اين طور است، خدا و اولياء خدا چطور؟ آيا جا دارد كه از صنع آنها ايراد بگيري؟ شيعيان و دوستان اميرالمؤمنين بچّه و فرزند و مصنوع ائمّه اند. اگر از آنها ايراد بگيري به صانع و خالق آنها بر مي خورد و آن وقت خودت ضرر مي كني.
? مصباح الهدي _ مهدي طيب _ جلد: 1 صفحه: 398
تمرین مرگ
? کلیپ تصویری ویژه
?آیت الله حائری شیرازی?
?تمرین مرگ
?« انسان وقتی از دنیا میرود در قبر خودش معتکف می شود، از همه بستگان خودش منقطع میشود.»
قرار شبانه با حضرت یار
?قرار شبانه?
✍️روایـت اسـت کـه :
هـر زمـان جـوانـی دعـای فـرج ِ مـهـدی (عـج) را زمـزمـه کـند هـمزمان امـام زمـان دسـتهـای مـبـارکـشـان را بـه سـوی آسـمـان بـلـنـد مـی کـنـند و بــرای ِ آن جـوان دعـا مـیـفـرمـایند…
چـه خـوش سـعـادتـند کـسـانـی کـه حـداقـل روزی یـک بـار دعـای ِ فـرج را زمـزمه می کـنند ..
?پس این توفیق را از خود دریغ مکن?
?بياد مولا به رسم هر شب ?
?بسم الله الرحمن الرحيم?
?الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ،✨
?وبَرِحَ الْخَفاءُ ،✨
?وانْكَشَفَ الْغِطاءُ ،✨
?وانْقَطَعَ الرَّجاءُ ✨
?وضاقَتِ الاْرْضُ ، ✨
?ومُنِعَتِ السَّماءُ ✨
?واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ،✨
?واِلَيْكَ الْمُشْتَكى ،✨
? وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ؛✨
?اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ،✨
?اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا ?طاعَتَهُمْ ،✨
? وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم✨
?ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا✨
? كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛✨
?يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ ✨
?اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، ✨
?وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛✨
?يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛✨
?الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، ✨
?ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، ✨
?السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،✨
? الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛✨
?يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ،✨
?بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ?
و برای سلامتی محبوب
?اللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا…?
شباهت اعتکاف با عاشورا
⚜️ اعتکاف چیزی از جنس کربلا
( اهمیت اعتکاف در جامعه و شباهت آن باعاشورا)
استاد پناهیان
مواظب باشیم برای دو لقمه بیشتر؛ *علی فروش نشویم.*
#تلنگر
⭕️حضرت علی (ع) بعدازدرگذشت ابوذر غفاری نزد اصحاب خود فرمودند:
?من دلم خیلی بحال ابوذر می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور ؟
مولا فرمودند:
آن شبی که به دستور عثمان ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با عثمان بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت:
شما دو توهین به من کردید;
اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید’
دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من علی فروش شوم؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنید و به من بدهید با یک تار موی علی عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
مولا گریه کردند و فرمودند:
به خدایی که جان علی در دست اوست قسم ،آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان عثمان محکم بست سه شبانه روز بود او و خانواده اش هیچ نخورده بودند.
مواظب باشیم برای دو لقمه بیشتر؛ در این زمان *علی فروش نشویم.*
چرا «ألا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلوبُ»
✨﷽✨
? هــــــو الغـــــنی ?
✍️اگر یک شخص غنی که به او اطمینان و اعتـماد داری به تو بگوید: «نگران نباش و غصّهی بدهی هایت را
نخورخیالت راحت باشد، من هستم؛»
ببین این حرف او چقدر بهتو آرامش می بخـشد و راحت می شـــوی!
خدای مهربان که غنی و تواناست به تو گـــــفته است ↶↶↶
«ألَیـــــسَ اللهُ بکافٍ عَـــــبدَهُ» آیا خــ♡ـداوند برای کفایت امور بندهاش بـــس نیست؟
یعنی ای بنـدهی من بـرای همهی کسری و کمبودهای دنیوی و اخرویات من هستم این سخـن خدا چقدر انسان را راحت می کند و به او آرامــش می بخـــــشد؟!
?لذاستکه فــــرمود↶↶↶
«ألا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلوبُ» دلها با یاد خـــــدا آرام میگـیرد.
راز ضرب المثل «اگر خدا بخواهد همه را یکسان میکند »
?#راز_مثلها???
?داستان ضربالمثل اگر خدا بخواهد همه را یکسان میکند.
این مثل را وقتی میگویند که یکی مال ثروت زیادی داشته باشد ولی سخاوت نداشته باشد و از مالش چیزی انفاق نکند و به کسی نبخشد.
آدم بیچارهای بود که از همه جا درمانده شده بود. به دهی رسید. از اهالی آنجا سؤال کرد : “بزرگ این آبادی کیست؟”
خانهی مرد پولداری را به او نشان دادند. رفت خانه آن مرد گفت: “من درماندهام. زمین سخت و آسمان بلند و تمام محصولم امسال خراب شده خیلی ناراحتم به من کمک کن تا بتوانم خودم را جمع و جور کنم. اِنشاءالله هنگام برداشت خرمن، طلبت را پس خواهم داد. “مرد با عصبانیت به او گفت: “عمو برو کار کن.”
باز آن بیچاره التماس کرد و گفت: “ای مرد، من سر راه افتادم توی رودخانه و لباسهایم خیس شدند و هیچی ندارم. به من کمک کن تا به آبادی برسم.”
مردک پولدار باز گفت: “ای مرد گفتم برو کار کن. من چیزی ندارم به تو بدهم.”
آن مرد ناراحت شد و گفت: “به مالت نناز. اگر خدا بخواهد، تو را هم مثل من میکند.”
از قضا، در همان روز دزدی رفته بود خزانه شاه را دزدیده بود. شاه دستور داد دزد را تعقیب کنند. خانه هر کسی که رفت با صاحب خانه همدست است؛ خانه را بر سر صاحبش خراب کنند و هر چه دارد جمع کنند بیاورند. برحسب اتفاق مرد دزد برای اینکه از دست سربازان شاه فرار کند وارد خانه مرد ثروتمند شد. سربازها ریختند خانه را خراب کردند و هر چه بود و نبود جمع کردند و بردند.
در همین حین آن مرد بیچاره سر رسید و با دیدن این صحنه گفت: “نگفتم اگر خدا بخواهد همه را یکسان می کند!”
رهبر واقعی کسی است که .................
?اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم?
?رهبر واقعی کسی است که افراد رهبری او را در قلبهای❤️ خود پذیرفته باشند، با دستور دادن و قرارداد گذاشتن که نمیتوان رهبری کرد.
?آدمها وقتی حرفهای کسی را گوش میدهند که خیرخواهی و دلسوزی او را دیده باشند، کسیکه خودش برایش مهم است و در کارهای مختلف به دیگران توجهی ندارد و حرفهایش برای رسیدن به منافع شخصی است، طبیعتا دیگران را از خود رانده و کسی به دوستی با او هم تمایل ندارد، چه برسد به آنکه بخواهد برای او شأن رهبری قائل شود?
⬅️مفهوم «ولایت» در قرآن نیز برخاسته از مفهوم محبّت است و تا این محبّت نباشد، «ولایت» محقق نمیشود.
?کسیکه در زندگیاش خدا مهم باشد و «دوستداشتنهایش» را فدای «خدا دوست دارد»ها کرده باشد، دیگر در ارتباط با دیگران به دنبال منافع شخصی نیست، او میتواند دیگران را حتی از خودش هم بیشتر دوست داشته باشد.
این رسم رهبران الهی است?☺️
#مقتدر_و_متواضع_فقط_برای_خدا
#دلسوز_و_خیرخواه_مردم
اسارت ها، ما را از حسین جدا می کند...
اسارتها را بايد شناخت. وقتى كه من به تجارت، به صنعت، به علم و طبابت و يا فقه و اصول خودم مشغول باشم و در كنار اين شغلها به تربيت مردم و تلقى جديد تودهها فكر نكنم و در كنار شغلها به تربيت مهرههاى كارساز و به جايگزينى آنها فكر نكنم، فقط و فقط خودم را بخواهم و پفك، شيرينى و لباس رنگارنگ و هوسهاى بچههايم را، خوب معلوم است كه ولىّ محصور مىشود و تنها مىماند و معلوم است كه وتر موتور مىگردد.
مشكل در همين اسارتهاست كه ما را از حسين عليه السلام جدا مى كند. معيّت حسين عليه السلام و همراهى او در دنيا و آخرت، رزق معرفت و رزق برائت مىخواهد.
استاد علی صفایی حائری، وارثان عاشورا، ص 271
آنهایی که حسین را کشتند، همان هایی بودند که از یک لقمه نگذشته بودند...
داستان حركت انسان، داستان كفر و شكر است. «لَئِنْ شَكَرتُم لَازيدَنَّكُم»
مدام نوسان دارد. در هر مرحله اگر اقدام نكنى، افت مىكنى و مدام پايين مىآيى و اگر اقدام كردى پيش مىروى و جلو مىافتى.
تو كه فهميدى بايد از اين لقمهى چرب بگذرى. اگر توجيه كردى، تو در همين جا نمىمانى كه رفته رفته، بخل در تو سبز مىشود. با اينكه چند لقمه دارى، از بشقاب رفيقت برمىدارى تا آنجا كه يك انبار احتكار كردهاى و باز هم نگاهت به كاسهى ديگران است تا آنجا كه مجبور مىشوى با كسانى دوست شوى كه احتكار مىكنند و چشم به انبارت ندارند تا آنجا كه در بزمشان راه مىيابى و… تا آنجا كه از دست مىروى.
و اگر در اين آخرين پله يك قدم برداشتى، يك حركت كردى، قدرت گام دوم را به تو مىدهند تا آنجا كه مىتوانى دو لقمه و بيشتر و بيشتر بدهى و از تمامى انبارهايت بگذرى.
داستان انسان، داستان شكر و كفر است، در هر لحظه پيش مىبرد و يا عقب مىافتد. اين طور نيست كه خيال كنى در يك جا ايستادن، در همانجا ماندن است، كه ايستادن عقب گرد است و پايين رفتن.
آن زنده دل گفته بود آنها كه در نينوا حسين را كشتند، همانهايى بودند كه از يك لقمه نگذشتند. از يك چاى داغ نگذشتند، از اول و دوم نگذشتند تا آنجا كه نتوانستند از گندم رى هم بگذرند تا آنجا كه دستشان را هم با خون حسين شستند.
استاد علی صفایی حائری، صراط، ص 92
خيلىها براى حسين، جان دادند. امّا...
بارها گفتهام، خيلىها براى حسين، جان دادند. امّا آنها كه پيشاپيش حسين با سر رفتند، همانها بودند كه عاشورا، شاهد صادق شهادت سبزشان بود. خيلىها على را يارى كردند و با عشق او، آتش را بر خويش گلستان كردند؛ امّا آنها كه در زمان مناسب سر تراشيدند و بر در خانهى او نشستند، اندك بودند و خيلىها سعى و سرعت را داشتهاند، اما از حدود تجاوز كردهاند و به تعبير امامصادق(ع)،باطل را، با باطل كوبيدهاند.
سعى و سرعت و اعتدال را با هم داشته باش و متوجّه باش كه اعتدال، احتياج به احاطه و ميزان دارد. آنها كه مستند عمل مىكنند، اما بر تمام ادّله احاطه ندارند، گمراه مىشوند. و آنها كه احاطه دارند و با استحسان و خوشآيندها راه مىروند، گمراهترند؛ كه با آگاهى،به ضلالت رسيدهاند و با توجّه، كورى را خريدهاند.
استاد علی صفایی حائری: نامه های بلوغ، صفحه 58
منبرک ماه رمضان:اهمیت شکرگزاری
1. رمز دستیابی به نعمتهای الهی: عن رسول الله صلی الله علیه و آله قال: «إنَّ لِلنِّعَمِ أوابِدٌ کَأوَابِدِ الوَحشِ فَقَیدُوها بِالشُّکرِ؛ نعمتهای الهی فرار کننده هستند همان طوری که حیوانات وحشی فرار میکنند؛ پس آنها را با شکرگزاری به دام اندازید.»
2. تقدم شکرگزار: عن النبی صلی الله علیه و آله قال: «أوَّلُ مَن یدعی إلی الْجَنَّةِ الْحَمّادُونَ الَّذینَ یحْمَدُونَ اللهَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ؛ نخستین کسانی که به بهشت خوانده میشوند، بسیار حمد کنندگانند؛ [یعنی،] کسانی که پروردگار خود را در شادمانی و اندوه شکر میگزارند.»
پیامبر صلی الله علیه و آله و شکر:
در احوال پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نگاشتهاند: برای شکرگزاری به درگاه پروردگار آن قدر به نماز و عبادت نیمه شب میایستاد که چهرهاش زرد و پاهایش ورم میکرد. روزی شخصی (عایشه) به آن حضرت عرض میکند: چرا خود را این قدر به زحمت میاندازید؟ در پاسخ میفرماید:«أفَلا أکُونُ عَبْداً شَکُوراً؛آیا بنده شکرگزار خداوند نباشم.»
آسیب پرهیز از شکرگزاری:
عن رسول الله صلی الله علیه وآله قال:
«أسْرَعُ الذُّنُوبِ عُقُوبَةً کُفرانُ النِّعْمَةِ؛ سریعترین گناهان از نظرعقوبت [وکیفر] کفران نعمت است.»
شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر، نعمت از کفت بیرون کند.
منبرک ماه رمضان: موضوع:غفلت
پیامدهای دنیایی:
1. زندگانی دشوار و سخت: خداوند متعال در قرآن میفرماید: «وَمَن أعرَضَ عَن ذِکری فَإنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً»و هر کس از یاد من روی گرداند، زندگی دشواری خواهد داشت.
2. همنشینی با شیطان: خداوند میفرماید: «وَمَنْ یعْشُ عَنْ ذِکرِ الرَّحمَنِ نُقَیضُ لَهُ شَیطاناً فَهُوَ لَهُ قَرینٌ» هر کس از یاد خداوند دوری کند، شیطانی را بر او مسلط میکنیم تا همنشین او گردد.
3. قدرت شیطان بر وسوسه: عن الصادق علیه السلام أنَّهُ قالَ: «لایتَمَکَّنُ الشَّیطانُ بِالوَسوَسَةِ عَنِ العَبدِ إلاّ وَقَد أعْرَضَ عَن ذِکرِ اللهِ وَاسْتَهَانَ بِاَمرِهِ وَسَکَنَ اِلی نَهیهِ وَنَسِی إطِّلاعَهُ عَلَی سِرِّهِ؛ شیطان در کار وسوسه بنده، توانایی نمییابد مگر آنکه وی از یاد خدا روی بگرداند و دستورش را سبک بشمارد و خاطرش از آنچه نهی فرمود آسوده باشد [و هراسی نداشته باشد] و فراموش کند که خدا رازش را میداند.»
4. قساوت قلب: عن الباقر علیه السلام أنَّهُ قالَ: «إیاکَ وَالغَفلَةَ فَفیها تَکُونُ قَساوَةُ القَلبِ؛ از غفلت بپرهیز که در آن سنگدلی و قساوت قلب است.»
5. تباهی اعمال: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «إیاکَ وَالغَفْلَةَ فَإِنَّ الْغَفْلَةَ تُفسِدُ الاعْمالَ؛ از غفلت دوری کن چرا که غفلت اعمال را فاسد و تباه میگرداند.»
6. نادانی و جهل: عن أمیر المؤمنین علیه السلام أنَّه قال: «مَن غَفَلَ جَهِلَ؛هر کس غفلت ورزد نادان میماند.»
پیامدهای اخروی:
1. نابینایی در روز محشر: «وَنَحشُرُهُ یومَ القِیامَةِأعْمی» روز قیامت نابینا محشورش میکنیم.»
2. حسرت و اندوه در روز قیامت: قال ابو بصیر قال ابو عبد الله علیه السلام: «مَا اجْتَمَعَ قَومٌ فی مَجْلِسٍ لَمْ یذْکُرُوا اللهَ وَلَم یذکُرُونَا إلاّ کانَ ذلکَ المَجلِسُ حَسرَةً عَلَیهِم یومَ القِیامَةِ؛ هیچ گروهی نیست که در مجلسی گرد هم آیند و خدا را یاد نکنند و ما را یاد نکنند مگر آنکه آن مجلس در روز قیامت سبب حسرت و اندوه آنها خواهد گردید.»
3. فراموشی در قیامت: «نَسُوا اللهَ فَنَسِیهُم» خدا را فراموش کردند، پس خدا هم آنان را فراموش نمود.
4. عذاب دردناک الهی: «وَالَّذینَ هُم عَن آیاتِنا غَافِلُونَ * اُولئِکَ مَأْویهُمُ النَّارُ بِما کَانُوا یکْسِبُونَ» وهمانان که از آیات ما غافلند، اینان به خاطر کار و کردارشان، جایگاهشان دوزخ است.
عاقبت پیروی از شیطان:
نوشتهاند روزی چهار نفر تابوتی را بر دوش گرفته بودند و از میان جمعیت عبور میدادند و مردم نیز به سوی تابوت او زباله و آب دهان میانداختند. کسی پرسید جریان چیست؟گفتند: این میت سالها تنها مؤذن مسجد شهر بود. در خانههای اطراف مسجد، زنی مسیحی، تنها زندگی میکرد واو روزی هنگام اذان گفتن، چشمش به او میافتدو شیطان او را وسوسه میکند. او نزد زن مسیحی رفته و از او خواستگاری میکند، امازن نمیپذیرد و میگوید: فقط درصورتی که او دست از اسلام بردارد حاضر به ازدواج است و میگوید وی باید «زُنّار»ببندد.مؤذن نیز قبول میکند؛ زنار میبندد و شراب مینوشد و روزی که قصد آن زن را مینماید، زن به وعده خود عمل نکرده و از دست او فرار میکند. مؤذن از دیوار خانه زن بالا میرود اما با گردن به زمین میافتد و میمیرد و اکنون نیز مردم او را این گونه تشییع میکنند.
منبرک ماه رمضان: موضوع؛اهمیت وضرورت ذکر خدا:
1. شایستگی افراط در ذکر و یاد
خداوند: «یا أیهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللهَ ذِکْراً کثیراً»؛«ای کسانی که ایمان آوردهاید خدا را بسیار یاد کنید.»
2. ذکر خدا در همه حالات
«وَاذْکُرْ رَبَّکَ فی نَفسِکَ تَضَرُّعاً وَخِیفَةً»؛«پروردگارت را در نفس خود از روی زاری و ترس یاد کن.»
3. ذکر خدا در هر شکل
«اَلَّذینَ یذکُرُونَ اللهَ قِیاماً وَقُعُوداً وَعَلَی جُنُوبِهِم وَیتَفَکَّرُونَ فی خَلقِ السَّموات وَالاَرْضِ»؛ «کسانی که خداوند را یاد میکنند درحالی که ایستاده، نشسته و خوابیدهاند و در خلقت آسمانها و زمین تفکر میکنند.»
آثار ذکر خدا:
1. آرامش دلها:«ألا بِذِکْرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلوبُ»؛«آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرام میگیرد.»
2. نیکو شدن اعمال:عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «مَنْ عَمَرَ قَلبَهُ بِدَوامِ ذِکْرِهِ حَسُنَتْ أفْعالُهُ فِی السِرِّ وَالجَهْرِ:هر کس دلش را به دوام یاد خداوند معمور دارد، رفتار و کردارش در پنهان و آشکار نیکو می-شود.»
3. دژی مستحکم در برابر شیطان:عن النبی صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ: «ذِکرُ اللهِ عَلَمُ الایمانِ وَبُرْءٌ مِنَ النِّفاقِ وَ حِصْنٌ مِنَ الشَّیطانِ وَحِرزٌ مِنَ النَّارِ؛یاد خدا نشانة ایمان و بیزاری از نفاق و حصاری محکم در برابر شیطان وحافظی است از آتش.»
4. مغفرت و حسنات:عن النبی صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ: «مَن ذَکَرَ اللهَ فِی السُّوقِ مُخلِصاً عِندَ غَفلَةِ النّاسِ وَشُغْلِهِم بِما فیه کَتَبَ اللهُ لَهُ ألفَ حَسَنَةٍ وَیغفِرُ اللهُ لَهُ یومَ القِیامَةِ مَغْفِرَةً لَمْ تَخطُرْ عَلَی قَلبِ بَشَرٍ؛هر کس از روی اخلاص، خدا را در بازار آن هنگام که مردم از یاد خدا غافلند و به کار خویش مشغولاند، یاد نماید، خدا برایش هزار حسنه مینویسد و در روز قیامت او را میآمرزد به گونهای که به قلب هیچ کسی خطور نکرده است.
5. تبدیل شدن گناهان به حسنات:عن النبی صلی الله علیه وآله أنَّهُ قالَ: «مَا جَلَسَ قَومٌ یذکُرُونَ اللهَ إِلاّ ناداهُم مُنادٍ مِنَ السَّماءِ قُومُوا فَقَد بُدِّلَتْ سَیئاتِکُمْ حَسَناتٍ وَغَفَرتُ لَکُم جمیعاً؛هر گروهی برای یاد خدا در مجلسی بنشینند، یک منادی از آسمان به آنها ندا میدهد که برخیزید، گناهانتان تبدیل به حسنات گردیده و همه شما را بخشیدم.»
دوش مرغی به صبح مینالید
عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را
مگر آواز من رسید به گوش
گفت باور نداشتم که تو را
بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفتم این شرط آدمیت نیست
مرغ تسبیح گوی و من خاموش
کاخ بهشتی:
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
در شب معراج وقتی به عرش خدا رفتم وارد بهشت برین شدم. در آنجا فرشتگانی را دیدم که با خشتهای طلا و نقره ساختمانی بزرگ میسازند، ولی گاهی دست از کار می-کشند. از آنان پرسیدم: چرا این چنین میکنید؟ گفتند: هر گاه به ما خشتهای این ساختمان برسد مشغول ساختن میشویم و هر گاه نرسد دست از کار میکشیم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: این خشتها چیستند؟ عرض کردند: سبحان الله والحمد لله ولا اله الا الله والله اکبر. وقتی که مؤمن این ذکرها را میگوید، ما ساختمان را برای او میسازیم و وقتی که ساکت میشود ما نیز از کار دست میکشیم.