تفاوتهای کوچک = نتایج بزرگ
میخواهم داستانی برایتان تعریف کنم:
داستان از این قرار است که زمانی در شرکتی کار میکردم که صاحب آن به ما روانشناسی فروش آموزش میداد.
در یکی از جلسات، مثالی را از خودش ذکر کرد که نمیدانم حقیقت داشت یا نه؟! با اینحال بسیار اثرگذار بود.
???? ایشان میخواست به یک سینما، موکت بفروشد. رفت مدیر آنجا را متقاعد کرد که این موکت را بخرد. اما مدیر سینما یک شرط پیش پای او گذاشته بود:
“اگر شما 5درصد تخفیف بدهید، من از شما این موکت را میخرم".
او پیش صاحب شرکت تولید موکت رفته و این شرط را به اطلاع او رسانده بود. اما پاسخ روشن و صریح بود:
“نه! ما تخفیف نداریم و قیمتمان مقطوع است".
او پیش مدیر سینما بازگشته و گفته بود که تخفیف ندارند، ولی امکان دیگری را مطرح کرده بود:
“من 10درصد کمیسیون دارم؛ 5درصدش مال شما، 5درصد مال من".
آن فرد که آدم بیانصاف و رندی بود، گفت: حالا که اینطور است اگر 10درصد تخفیف بدهید من میخرم.
????آن آقایی که این ماجرا را برای ما تعریف میکرد، گفت:
یک شب پیش خودم فکر کردم که بفروشم یا نفروشم؟
تا صبح فکر کردم، دیدم اگر بفروشم پولی گیرِ من نمیآید. گفتم پس برای چه خودم را به زحمت بیندازم؟!
بعد فکر کردم و دیدم نه! اگر بفروشم فروش شرکتم بالا رفته؛ رقبایم نفروختهاند و به همین دلیل این فروش جزء سابقه من محسوب میشود.
فردا صبح رفتم به آن مدیر سینما گفتم آقا این اتمام حجت است؛ من 10درصد کمیسیون دارم که همه آن را به عنوان تخفیف شما حساب میکنم؛ و او موافقت کرد که موکتها را بخرد و فروش انجام شد.
در آن زمان ایشان شرکت موفقی داشتند و سهامدار عمده شرکت نیز بودند. ولی خیلی از فروشندههای معمولی که این کار را نکردند، هنوز فروشندههای رده پایینی هستند؛ چرا که نمیدانستند:
???? تفاوتهای کوچک، نتایج بزرگ به بار میآورد.