درد جدایی
وقتي ناخون از خيلي ته گوشهاش ميشكنه، آدما دو دسته ميشن، اونايي اون درد زيادشو تحمل ميكُنن و با دندون، ناخون و يه كمي از گوشتشون رو ميكَنن، اونايي كه صبر ميكُنن تا ناخونشون بلند بشه و بعدن كوتاهش كُنن، اما خب هميشه انقدر به اين ور و اون ور گير ميكنه و شكستگي جلوتر ميره و اذيت ميكنه تا خودش خود به خود كنده ميشه، اين داستان آدمهاست و مدل دل كندنشون از رابطههاي از دست رفتشون…
ميشه يه درد رو انقدر با خودت بكشي و ببري و گير كني به اين ور و اون ور تا خودش به هرحال يه روزي ازت كنده شه ..
ميشه همون اول از ته كندش ..
آدما هميشه انقدري كه دوست دارن شجاع نيستن ..