تا حالا از این زاویه به گناه کردن، نگاه کرده بودید؟؟!!!
﷽
? گناه یعنی چی؟
??تا حالا از این زاویه بهش نگاه کرده بودی؟!
? تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود ?
? اللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج ?
توصیه رهبر انقلاب برای مشتاقان محروم از مراسم اعتکاف
??توصیه رهبر انقلاب برای مشتاقان محروم از مراسم اعتکاف
?به دلیل شیوع ویروس کرونا و دستورالعملهای بهداشتی ستاد ملی مقابله با کرونا، امسال نیز مراسم معنوی اعتکاف در سراسر کشور برگزار نخواهد شد. با توجه به این شرایط، رئیس ستاد مرکزی اعتکاف با ارسال نامهای از رهبر انقلاب درخواست کرد برای کسانی که امسال هم از فیض شرکت در مراسم معنوی اعتکاف محروم ماندهاند توصیهای داشته باشند.
?حضرت آیتالله خامنهای در پاسخ به این نامه و برای استفاده از فرصت ایامالبیض ماه رجب به تمام مشتاقان مراسم معنوی اعتکاف توصیهای مرقوم داشتند :
??بسمه تعالی
امسال نیز بسیاری از متعبّدان از فضیلت اعتکاف محرومند. پیشنهاد میشود که در هر یک از سه روز نماز جناب جعفر طیار را بهجا آورند.
سیّدعلی خامنهای
۹۹/۱۲/۶
?کیفیت نماز جعفر طیار:
?نماز جعفر طیار دو نماز دو رکعتی است، در هر رکعت حمد و سوره دارد. بعد از خواندن سوره، ۱۵ مرتبه: «سُبْحانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ للَّه وَ لا الهَ الَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ اکْبَر» خوانده شود، همین تسبیحات را ۱۰ مرتبه در رکوع و ۱۰ مرتبه بعد از سر برداشتن از رکوع، و ۱۰ مرتبه در سجده اول و ۱۰ مرتبه بعد از سر برداشتن از آن و ۱۰ مرتبه در سجده دوم و ۱۰ مرتبه بعد از سر برداشتن از آن گفته شود.
این نماز سوره مخصوصى ندارد،
لکن افضل آن است که در رکعت اول، سوره «إذا زُلْزِلَتْ» و در رکعت دوم، سوره «وَ الْعادِیاتِ» و در رکعت اول نماز دوم «إذا جاءَ نَصْرُ اللهِ» و در رکعت دوم نماز دوم ، سوره «قُلْ هُوَ اللهُ اَحَد» خوانده شود.ولی میتونید همان سوره توحید رو هم بخونید?
تاریخ تکرار می شود اگر ......
✍️ این قاعدهی اثبات شدهی زمان است؛
تاریخ تکرار میشود اگر؛
اهل یافتن شکافهای زمان، و جبران تجربههای تلخ گذشتگان نباشیم.
تمام آنچه از عاشورا و بعد از عاشورا بدستان زینب سلاماللهعلیها در تاریخ ثبت شد؛
برای “دیدن” و “فهمیدن” ما بود و جبران مافاتش … ؛
?تا حسین آخرالزمان را، عاشورایی دیگر احاطه نکند!
قرار شبانه با حضرت یار
?قرار شبانه?
✍️روایـت اسـت کـه :
هـر زمـان جـوانـی دعـای فـرج ِ مـهـدی (عـج) را زمـزمـه کـند هـمزمان امـام زمـان دسـتهـای مـبـارکـشـان را بـه سـوی آسـمـان بـلـنـد مـی کـنـند و بــرای ِ آن جـوان دعـا مـیـفـرمـایند…
چـه خـوش سـعـادتـند کـسـانـی کـه حـداقـل روزی یـک بـار دعـای ِ فـرج را زمـزمه می کـنند ..
?پس این توفیق را از خود دریغ مکن?
?بياد مولا به رسم هر شب ?
?بسم الله الرحمن الرحيم?
?الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ،✨
?وبَرِحَ الْخَفاءُ ،✨
?وانْكَشَفَ الْغِطاءُ ،✨
?وانْقَطَعَ الرَّجاءُ ✨
?وضاقَتِ الاْرْضُ ، ✨
?ومُنِعَتِ السَّماءُ ✨
?واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ،✨
?واِلَيْكَ الْمُشْتَكى ،✨
? وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ؛✨
?اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ،✨
?اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا ?طاعَتَهُمْ ،✨
? وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم✨
?ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا✨
? كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛✨
?يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ ✨
?اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، ✨
?وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛✨
?يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛✨
?الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، ✨
?ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، ✨
?السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،✨
? الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛✨
?يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ،✨
?بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ?
و برای سلامتی محبوب
?اللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا…?
شباهت اعتکاف با عاشورا
⚜️ اعتکاف چیزی از جنس کربلا
( اهمیت اعتکاف در جامعه و شباهت آن باعاشورا)
استاد پناهیان
مواظب باشیم برای دو لقمه بیشتر؛ *علی فروش نشویم.*
#تلنگر
⭕️حضرت علی (ع) بعدازدرگذشت ابوذر غفاری نزد اصحاب خود فرمودند:
?من دلم خیلی بحال ابوذر می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور ؟
مولا فرمودند:
آن شبی که به دستور عثمان ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با عثمان بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت:
شما دو توهین به من کردید;
اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید’
دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من علی فروش شوم؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنید و به من بدهید با یک تار موی علی عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
مولا گریه کردند و فرمودند:
به خدایی که جان علی در دست اوست قسم ،آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان عثمان محکم بست سه شبانه روز بود او و خانواده اش هیچ نخورده بودند.
مواظب باشیم برای دو لقمه بیشتر؛ در این زمان *علی فروش نشویم.*
تنها راه حل گرفتاری های مادی و معنوی
♨️تنها راه …
?امام زمان(عجل الله) در هیچ حالی ما را فراموش نمیکند، ما هم سزاوار نیست حضرت را فراموش کنیم.
*در توسلات، توجهات و گرفتاریهایمان، آن حضرت را صدا بزنیم.*
?خدا میداند اگر راه حل برای گرفتاریهای مادی و معنوی میخواهید، باید یابن الحسن بگویید.
*?انشاءالله مورد عنایت قرار میگیرید. چون ایشان ملاذ و ملجأ شیعه هستند؛ هیچ جای دیگر هیچ راهی جز این نیست.*
?آیت الله ناصری
*در آغوش خدا باشید*
رهبر واقعی کسی است که .................
?اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم?
?رهبر واقعی کسی است که افراد رهبری او را در قلبهای❤️ خود پذیرفته باشند، با دستور دادن و قرارداد گذاشتن که نمیتوان رهبری کرد.
?آدمها وقتی حرفهای کسی را گوش میدهند که خیرخواهی و دلسوزی او را دیده باشند، کسیکه خودش برایش مهم است و در کارهای مختلف به دیگران توجهی ندارد و حرفهایش برای رسیدن به منافع شخصی است، طبیعتا دیگران را از خود رانده و کسی به دوستی با او هم تمایل ندارد، چه برسد به آنکه بخواهد برای او شأن رهبری قائل شود?
⬅️مفهوم «ولایت» در قرآن نیز برخاسته از مفهوم محبّت است و تا این محبّت نباشد، «ولایت» محقق نمیشود.
?کسیکه در زندگیاش خدا مهم باشد و «دوستداشتنهایش» را فدای «خدا دوست دارد»ها کرده باشد، دیگر در ارتباط با دیگران به دنبال منافع شخصی نیست، او میتواند دیگران را حتی از خودش هم بیشتر دوست داشته باشد.
این رسم رهبران الهی است?☺️
#مقتدر_و_متواضع_فقط_برای_خدا
#دلسوز_و_خیرخواه_مردم
چه چیز را باید اصلاح کرد تا راست قامت شد...
ایستادندر پیشگاه خدا آن هم با افتخار و با اطاعتی کامل ،در صورتی اتفاق می افتد که فرد خود را از حرص و طمع به دنیا و منافع آن حفظ کند.
اگر چنین نکند با هر محرومیتی به بی تابی رو می آوردو با هر دریافت خیری خود را حریص نشان می دهد و بخل را پیشه خود می کند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا(۱۹)
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا(۲۰)
وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا(۲۱)
اگر انسان هلوع خلق شده است بنا نیست که این صفت را در خود حفظ کندبلکه باید از این ویژگی رها شود و با فعال کردن عقل خود به صورت شایسته با حوادث برخورد کند.
کسی می تواند با حوادث به صورت شایسته برخورد کند که وقتی با بدی ها و خوبی ها رو برو شود منطقی و با خِرَد باشد، نه بی تاب و کم جنبه.
برای تشخیص صفت هَلوع در خود…
برای اینکه بتوانیم از صفت هلوع بودن در خودمان مطلع بشویم لازم است این صفت را به خوبی بشناسیم . یکی از مواقفی که این صفت را می شود شناخت مشاهده رفتارهای کودکان است.
بچه ها خیلی زود به نهایت و انتهای ظرفیتشان می رسند و بی تابی می کنند .فقط کافی است اسباب بازی آنها را از دستشان بگیری، ممکن است از شدت ضجه و گریه نَفَسشان بند بیاید وصورتشان سیاه بشود . این شدت از ناراحتی و احساس از دست دادن برای یک انسان بالغ، شاید وقتی به وجود بیاید که یک عزیزی را از دست داده باشد .بچه ها به همین نسبت زود هم راضی و هم خوشحال می شوند.
در مقابل، یک انسان راست قامت، خیلی زود به انتهای ظرفیتش نمی رسد و به اصطلاح با جنبه و خود دار است.
?اولین عدم تعادل در هر کسی فاصله افتادن بین علم و عمل اوست . فاصله تَلَقیاتی که از خود دارد و آنچه در واقع از فرد بروز می یابد.
? کتاب خاص تر شدن برای خدا/انتشارات قرآن و اهل بیت نبوت(علیهم السلام)
صلوات خاصه امام جواد علیه السلام
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى عَلَمِ التُّقَى وَ نُورِ الْهُدَى وَ مَعْدِنِ الْوَفَاءِ
پروردگارا درود فرست بر محمد بن على (حضرت امام جواد) كه نشانه و مثل اعلاى تقوى و خدا پرستى است و نور هدايت و ارشاد خلق و معدن اهل وفا
وَ فَرْعِ الْأَزْكِيَاءِ وَ خَلِيفَةِ الْأَوْصِيَاءِ وَ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَ
و پيرو ساير صاحبان تزكيه نفس و جانشين اوصياى پيغمبر اكرم و امين بر اسرار وحى توست
اللَّهُمَّ فَكَمَا هَدَيْتَ بِهِ مِنَ الضَّلاَلَةِ وَ اسْتَنْقَذْتَ بِهِ مِنَ الْحَيْرَةِ وَ أَرْشَدْتَ بِهِ مَنِ اهْتَدَى وَ زَكَّيْتَ بِهِ مَنْ تَزَكَّى
پروردگارا پس چنانكه خلق را تو بواسطه او از گمراهى به راه هدايت آوردى و از وادى حيرت جهالت نجات دادى و هر كه لايق هدايت بود بواسطه او ارشاد كردى و هر كس قابل تزكيه نفس بود روحش را تزكيه و صفا دادى
فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ بَقِيَّةِ أَوْصِيَائِكَ إِنَّكَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
پس اى خدا درود فرست بر او بهترين درودى كه بر احدى از اولياء و دوستان خاصت و ساير اوصياى پيغمبر اكرمت فرستادى كه تو اى خدا صاحب عزت و اقتدار و حكمت بى نهايتى.
میلاد امام جواد علیه السلام بر همه شیعیان جهان مبارک
اسارت ها، ما را از حسین جدا می کند...
اسارتها را بايد شناخت. وقتى كه من به تجارت، به صنعت، به علم و طبابت و يا فقه و اصول خودم مشغول باشم و در كنار اين شغلها به تربيت مردم و تلقى جديد تودهها فكر نكنم و در كنار شغلها به تربيت مهرههاى كارساز و به جايگزينى آنها فكر نكنم، فقط و فقط خودم را بخواهم و پفك، شيرينى و لباس رنگارنگ و هوسهاى بچههايم را، خوب معلوم است كه ولىّ محصور مىشود و تنها مىماند و معلوم است كه وتر موتور مىگردد.
مشكل در همين اسارتهاست كه ما را از حسين عليه السلام جدا مى كند. معيّت حسين عليه السلام و همراهى او در دنيا و آخرت، رزق معرفت و رزق برائت مىخواهد.
استاد علی صفایی حائری، وارثان عاشورا، ص 271
آنهایی که حسین را کشتند، همان هایی بودند که از یک لقمه نگذشته بودند...
داستان حركت انسان، داستان كفر و شكر است. «لَئِنْ شَكَرتُم لَازيدَنَّكُم»
مدام نوسان دارد. در هر مرحله اگر اقدام نكنى، افت مىكنى و مدام پايين مىآيى و اگر اقدام كردى پيش مىروى و جلو مىافتى.
تو كه فهميدى بايد از اين لقمهى چرب بگذرى. اگر توجيه كردى، تو در همين جا نمىمانى كه رفته رفته، بخل در تو سبز مىشود. با اينكه چند لقمه دارى، از بشقاب رفيقت برمىدارى تا آنجا كه يك انبار احتكار كردهاى و باز هم نگاهت به كاسهى ديگران است تا آنجا كه مجبور مىشوى با كسانى دوست شوى كه احتكار مىكنند و چشم به انبارت ندارند تا آنجا كه در بزمشان راه مىيابى و… تا آنجا كه از دست مىروى.
و اگر در اين آخرين پله يك قدم برداشتى، يك حركت كردى، قدرت گام دوم را به تو مىدهند تا آنجا كه مىتوانى دو لقمه و بيشتر و بيشتر بدهى و از تمامى انبارهايت بگذرى.
داستان انسان، داستان شكر و كفر است، در هر لحظه پيش مىبرد و يا عقب مىافتد. اين طور نيست كه خيال كنى در يك جا ايستادن، در همانجا ماندن است، كه ايستادن عقب گرد است و پايين رفتن.
آن زنده دل گفته بود آنها كه در نينوا حسين را كشتند، همانهايى بودند كه از يك لقمه نگذشتند. از يك چاى داغ نگذشتند، از اول و دوم نگذشتند تا آنجا كه نتوانستند از گندم رى هم بگذرند تا آنجا كه دستشان را هم با خون حسين شستند.
استاد علی صفایی حائری، صراط، ص 92
خيلىها براى حسين، جان دادند. امّا...
بارها گفتهام، خيلىها براى حسين، جان دادند. امّا آنها كه پيشاپيش حسين با سر رفتند، همانها بودند كه عاشورا، شاهد صادق شهادت سبزشان بود. خيلىها على را يارى كردند و با عشق او، آتش را بر خويش گلستان كردند؛ امّا آنها كه در زمان مناسب سر تراشيدند و بر در خانهى او نشستند، اندك بودند و خيلىها سعى و سرعت را داشتهاند، اما از حدود تجاوز كردهاند و به تعبير امامصادق(ع)،باطل را، با باطل كوبيدهاند.
سعى و سرعت و اعتدال را با هم داشته باش و متوجّه باش كه اعتدال، احتياج به احاطه و ميزان دارد. آنها كه مستند عمل مىكنند، اما بر تمام ادّله احاطه ندارند، گمراه مىشوند. و آنها كه احاطه دارند و با استحسان و خوشآيندها راه مىروند، گمراهترند؛ كه با آگاهى،به ضلالت رسيدهاند و با توجّه، كورى را خريدهاند.
استاد علی صفایی حائری: نامه های بلوغ، صفحه 58
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داري
علي علیه السلام نه تنها اوصاف خوبان عالم را داراست بلکه اوصاف تمامي پيامبران را نیز داراست
بيهقي يکي از دانشمندان نامي اهل سنّت چنين روايت نموده که پيامبر اکرم(ص) فرمود: «من احبّ ان ينظر الي آدم في علمه و الي نوحٍ(ع) في تقواه و ابراهيم في حلمه و الي موسي في عبادته فلينظر الي علي بن طالب عليه الصّلوة و السّلام؛
هر کسي دوست دارد به علم و دانش آدم ٬ بنگرد و مقام تقوا و خود نگهداري نوح را(مشاهده نمايد) و بردباري ابراهيم(نظاره کند) و به عبادت موسي(ع) (پي ببرد) بايد به علي بن ابي طالب(ع) نظر بيندازد.»
به نقل از شيخ طوسي، امالي، قم، دارالثقافه، 1416، ص 416، مجلس 14، ديلمي
فضایل امیرالمونین از زبان قرآن
الاْمِنُ بِاللَّهِ : ایمان آورنده به خدا.
?عباس بن عبدالمطلب و ابن ابی طلحه با یکدیگر مفاخره میکردند که من ساقی حاجیان هستم، آن دیگری هم میگفت: من مسجد الحرام را تعمیر کردم.
? امیرمؤمنان (ع) که از آنجا میگذشت، فرمود: من هم به خدا و روز قیامت ایمان آوردم.
ابن عباس میگوید:
? توبه_١٩ نازل شد و کار علی را برتر دانست:
?آیا سیراب کردن حُجّاج، و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند (عمل) کسی قرار دادید که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و در راه او جهاد کرده است؟! (این دو) نزد خدا مساوی نیستند و خداوند گروه ظالمان را هدایت نمیکند
بحارالانوار، ج 36، ص 138
جرعه ای از فضائل مولا
چه زيبا گفته خليل بن احمد وقتي از او درباره فضائل علي علیه السلام پرسش شد و گفت:
«كيف اصف رجلاً كتم اعاديه محاسنه و حسداً و احبّائه خوفاً و ما بين الكلمتين ملأالخائفين؛(1)
?چگونه مي توانم مردي را توصيف كنم كه دشمنانش از روي حسادت و دوستانش از ترس(دشمنان) محاسن او را پنهان نمودند، در بين اين دو رفتار شرق و غرب عالم محامدش را فرا گرفته است.
?علي را جز خدا و نبي(ص) نشناختند
?پيامبر اعظم صلی الله علیه و اله خطاب به علي علیه السلام فرمود:
«يا علي ما عرف اللّه حق معرفته غيري و غيرك و ما عرفك حق معرفتك غير اللّه و غيري؛ (2)
?اي علي! نشناخت خداوند متعال به حقیقتش جز من و تو، و تو را نشناخت آن گونه كه حقِ شناخت توست، جز خدا و من.»
♻️و در جاي ديگر فرمود:
«يا علي لايعرف اللّه تعالي الّا انا و انت و لايعرفني الّا اللّه و انت و لا يعرفك الّا اللّه و انا؛(3)
اي علي! خدا را نشناخت جز من و تو، و مرا نشناخت جز خدا و تو و تو را نشناخت مگر خدا و من.»
?متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را?
?1- روضةالمتقين، ج 13، ص 265.
2- مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 268.
3- محمد تقي مجلسي، روضةالمتقين، ج 13، ص 273.
کلام نور : ویژه میلاد امام حسن مجتبی (ع)
الامام الحسن عليه السلام أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا
امام حسن عليه السلام هر گاه مستحب به واجب زيان برساند، آن را ترك كن
منبع: الحياة با ترجمه احمد آرام،جلد ۱ صفحه ۵۵۳
توضیح مانند برخی که
* صدقه مستحبی می دهند , خمس و زکات نمی دهند
* کربلا و سوریه می روند , حج واجب را ترک می کنند
* شب ها تا سحر سینه می زند, نماز صبح نمی خواند
* سالها نماز صبح قضا دارد و نمی خواند , قضاي نماز غفيله مي خواند
امام در اين روايت مي فرمايند به اصل بپردازيد نه به فرع ؛ در اينجا بد نيست نگاهى به وضع جهان در اين روزها بيفكنيم تا ببينيم اين كشورهاي غربي به ظاهر متمدن ، چگونه با پرداخت به فرعيات به سمت سقوط مي روند و آيا راه نجاتى جز پناه بردن به اصل يعني راه خدا و رسول داريم؟
* امروزه بازيها جدّى گرفته شده و جدّيها بازى
* ابزار تأمين پيشرفت كرده ولى امنيت عقب رفته است.
* تجمّلات اصل و معنويات فرع
* درآمدها بالاتر رفته، اخلاقيات پايين.
* آسايش بيشتر، لبخند كمتر.
* علم رشد كرده ولى عاطفه تنزل.
* تحصيلات بالاتر، احساسات كمتر
* خانه ها بزرگتر، خانواده ها كوچكتر.
* در راهِ رفتن به كره ماه هستيم،اما از رفتن به خانه همسايه غافليم.
* بر كميت افزوده ايم، از كيفيت كاسته شده.
شعر میلاد امام حسن مجتبی (ع)
کریم های دو عالم به نام زاده شدند
زبانزد همه ی خاص و عام زاده شدند
اگر که ظرف نباشد توقع مِی نیست
شراب ها همه از فیض جام زاده شدند
چقدر خام شدم تا مرا کمی بپزند
پیاله ها همه از خشت خام زاده شدند
تو امر کردی و تکوینا استجابت شد
و عاشقان تو با یک کلام زاده شدند
جواب دادن تو اشتیاق می آرد
سلام ها ز علیک السلام زاده شدند
چه خوب شد که محبان حلال زاده ی عشق
و دشمنان حسن هم حرام زاده شدند
حسن حسین و یقینا حسین هم حسن است
نشسته ام که ببینم کدام زاده شدند
همین دو تا پسر فاطمه همان اول
امامزاده شدند و امام زاده شدند
چقدر دور و بر تو فرشته ریخته است
بزرگ ها همه با احترام زاده شدند
بساط نوکری ما کنار تو پهن است
از اول ایل و تبارم غلام زاده شدند
عجیب نیست به دنبال گنبدت هستیم
کبوتران همه بالای بام زاده شدند
چه بهتر است که بشینی و سکوت کنی
که از قعود تو صدها قیام زاده شدند
?? شاعر
علی اکبر لطیفیان
امام حسن مجبتی(ع) خبر از تعداد رطب های درخت و جنایات معاویه
بعد از گذشت شش ماه از امامت، امام حسن علیه السلام برای حفظ خون شیعیان و مصالح دیگر با شرائطی صلح نامه ای با معاویه امضاء کرد هنوز لشکر گاه خود را در نخیله ترک نکرده بود که معاویه وارد شد، و در آنجا به بحث و گفتگو پرداختند . در این میان، پسر هند از امام حسن علیه السلام پرسید: ای ابا محمد! شنیده ام که رسول خدا از عالم غیب خبر می داد! مثلا می گفت: این درخت خرما چه مقدار میوه و رطب دارد! آیا شما نیز در این موارد علومی دارید؟ زیرا شیعیان شما عقیده دارند که هر چه در آسمانها و زمین است، از شما پوشیده نیست و شما از همه آنها آگاهی دارید! حضرت در جواب معاویه فرمود ای معاویه اگر رسول خدا از نظر مقدار وکیل این قبیل ارقام را تعیین می کرد، من می توانم به صورت دقیق، تعداد آن را مشخص سازم
در این وقت، معاویه به عنوان آزمایش سؤال کرد این درخت چند دانه رطب دارد؟ حضرت فرمود: دقیقا چهار هزار و چهار عدد معاویه دستور داد دانه های خرمای آن درخت را چیدند و به طور دقیق شمردند و با کمال تعجب دیدند تعداد آنها چهار هزار و سه عدد است! ! حضرت فرمود آنچه را گفته ام درست است . سپس بررسی دقیق تری کردند و دیدند که یک دانه خرما را عبدالله بن عامر در دست خود نگه داشته است! آن گاه، حضرت فرمود ای معاویه من به تو اخباری می دهم که تعجب کنی که من چگونه این اخبار را در دوران کودکی از پیامبر آموختم و آن اینکه تو در آینده زیاد بن ابیه را برادر خود می خوانی! و حجر بن عدی را مظلومانه به قتل می رسانی! و سرهای بریده را از شهرهای دیگر برای تو حمل می کنند
در تحقیق این گونه پیشگوییها و اخبار از آینده که حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام از آنها پرده برداشته است، علماء بزرگ اهل سنت در تاریخ آورده اند که: زیاد بن ابیه از طرف معاویه فرماندار کوفه شد و چون شناخت کامل به اصحاب امیرمؤمنان داشت، یکایک آنها را دستگیر کرده و دستور داد آنها را گردن زدند از جمله دستگیر شدگان حجر بن عدی بود که او را به شام فرستاد . حجر در کنار معاویه قبرهای آماده را یکطرف و کفنهای مهیا را در طرف دیگر دید، خود را آماده مرگ نمود و اجازه خواست دو رکعت نماز بخواند پس از آن سر او را از بدنش جدا کردند
و همین معاویه زیادبن ابیه را در بالای منبر نشانید و به طور علنی اعلان کرد که وی برادر معاویه از نطفه ابوسفیان است که به طور نامشروع متولد گردیده است و آن گاه، شرح ماجرای خلاف عفت پدرش را نیز تشریح کرد
?? منابع
بحارالانوار، ج ۴۳ ص ۳۲۹ - ۳۳۰ ح ۹ جلاءالعیوان شبر ج 3، ص ۳۳۴
تجلیات ولایت ص ۳۵۵
کامل ابن اثیر، ج ۳ ص ۴۸۳ - ۴۸۸ شرح ابن ابی الحدید ج ۱۶ ص ۱۸۰- ۱۸۷
عنایت امام حسن مجبتی (ع) و شفای وصال شیرازی
میرزا محمد شفیع شیرازی متخلص به وصال شیرازی متوفی سال ۱۲۶۲ ه . ق در شیراز از بزرگان شعرا و ادبا و عرفای عصر فتحعلی شاه قاجار بود . علاوه بر مراتب علمی، به تمام خطوط هفت گانه (نسخ، نستعلیق، ثلث، رقاع، ریحان، تعلیق و شکسته) مهارتی به سزا داشته و کتابهای فراوانی نیز با خطوط مختلف نگاشته است . از جمله، اینکه 67 قرآن به خط زیبای خود نوشته است . بر اثر نوشتن زیاد چشمش آب می آورد و به پزشک مراجعه می کند، دکتر می گوید: من چشمت را درمان می کنم، به شرطی که دیگر با او نخوانی و خط ننویسی . پس از معالجه و بهبودی چشم، دوباره شروع به خواندن و نوشتن می کند تا اینکه به کلی نابینا می شود . سرانجام با حالت اضطرار متوسل به محمد صلی الله علیه و آله و آل او می شود . شبی در عالم رؤیا پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله را در خواب می بیند، حضرت به او می فرماید چرا در مصائب حسین مرثیه نمی گویی تا خدای متعال چشمت را شفا دهد . در همان حال حضرت فاطمه زهرا علیها السلام حاضر گردیده، می فرماید: وصال! اگر شعر مصیبت گفتی، اول از حسنم شروع کن زیرا او خیلی مظلوم است
صبح آن روز وصال شروع کرد دور خانه قدم زدن و دست به دیوار گرفتن و این شعر را سرودن
از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد
آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد
نیمه دوم شعر را که گفت، ناگهان چشمانش روشن و بینا شد . آن گاه اضافه کرد
خونی که خورد در همه عمر، از گلو بریخت
دل را تهی زخون دل چند ساله کرد
زینب کشید معجر و آه از جگر کشید
کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد
?? منبع
شیخ علی میرخلف زاده، ص ۲۷۳ - ۲۷۲ گلشن وصال کشکول شمس